مذهبان قدیم

مُذهبان قدیم

این متن به صورت کامل و بی‌کم‌وکاست از فصل ششم کتاب «شیوه تذهیب» اثر استاد «اردشیر مجرد تاکستانی» با عنوان «مذهبان نامدار» نقل شده است و به بررسی موضوع «مذهبان قدیم» می‌پردازد.

مذهّبان سدۀ دوم هجری قمری:

یقطینی، ابراهیم صغیر، ابو موسی‌بن عمار، ابن سقطی، محمد و فرزندانش، ابو عبدالله خزیمی و فرزندانش.

مذهّبان سدۀ چهارم هجری قمری:

ابوبکر محمدبن حسن نقاش که تاکنون اثری از او دیده نشده است و شاید آثاری از او موجود باشد که رقم آن نقاش برآن آثار نیست. 

در عهد پادشاهان غزنوی، نقاشان و هنرمندان بسیاری بودند که  نامشان از میان رفته است. با این همه می‌توان از عثمان وراق  خوشنویس که در تذهیب هم استاد بود و ابو نصر نقاش، صورتگر  مشهور، نام برد که در عهد سلطان محمود غزنوی می‌زیستند و  عبد الملك، نقاش و مهندس دربار سلطان مسعود که بنابر قول ابوالفضل بیهقی یکی از نقاشان معروف دورۀ غزنوی بود.

مذهبان سدۀ پنجم هجری قمری:

 عبدالرحمان محمد دامغانی که از مذهبان مشهور این قرن به شمار می‌رفت. 

مذهبان سده‌های ششم و هفتم هجری قمری:

عبد العزیز مذهّب  زبردست و نازک قلم اواخر سدۀ ششم هجری قمری بود. از آثار این هنرمند، تذهیب قرآنی است که در کمال قدرت و چابك قلمی انجام یافته است.

زین‌الدین خطاط و جمال‌الدین نقاش اصفهانی که همان جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی، پدر کمال اسماعیل شاعر، است از نقاشان دورۀ سلجوقی هستند که همزمان با طغرل‌بن ارسلان بودند. 

فخرالدين حسين‌بن بديع و شیخ بدرالدین نقاش از دیگر نقاشان سده‌های ششم و هفتم هجری قمری هستند که این نقاش از معاصرین خواجه نصیرالدین طوسی و مولوی بود و حسین‌بن بدیع در سال ۶۷۲  هجری قمری مقارن درگذشت خواجه نصیرالدین، وفات یافت. از محمدبن عون که درآغاز سدۀ ششم هجری قمری می‌زیست. احمدبن ابی‌نصر عتیق که در اوایل قرن هفتم حیات داشت و محمدبن مسعود ابهر، خوشنویس مشهورکه در تذهیب بسیار استاد بود آثاری در خور تحسین باقی مانده  است. 

مذهبان سده‌های هشتم، نهم و دهم هجری قمری:

 در عهد سلطان محمد اولجایتو و ابوسعید، نقاشی و تذهیب مورد توجه بزرگان بود. محمدبن ايبك و حمزه‌بن محمد علوی که در اوایل قرن هشتم هجری قمری می‌زیستند و از مذهّبان معروف زمان خود بودند محمدبن محمدعلی طوسی را که در حدود سال ۷۳۴ هجری قمری حیات داشت به نقاشی ستوده‌اند. از دیگر استادان مشهور این زمان احمد موسی بود که  نقاشی را نزد پدر فرا گرفت. شاگرد او امیر دولتیار از غلامان سلطان ابوسعید بود و مولانا ولی‌الله از نقاشان مشهور عهد خود به شمار می‌رفت.

سلطان احمدبن اویس جلایر، از سلسلۀ آل جلایر، خود در انواع هنرها چون نقاشی، تذهیب و خاتم بندی استاد بود؛ شعر خوش می‌سرود؛ شش قلم خط نیکو می‌نوشت؛ موسیقی و ادوار می‌دانست و در نقاشی شاگرد استاد عبدالحی بود.

ميرك‌المذهب و فرزندش قوام‌الدین مسعود، عبدالوهاب شیرازی، محمدامین خطاط، میرمصور مزبور، عبدالله شیرازی و استاد مولانا محسن مجلد از هنرمندان بنام زمان سلطان حسین میرزا بایقرا و دورۀ اول صفوی بودند. حافظ ملا مسیح الله مذهّب، مذهبی  گمنام و نازک قلم بود که در اواخر دورۀ تیموری می‌زیست. در این زمان، در بغداد نقاشان بسیاری بودند که از مشاهیر آنان استاد شمس‌الدین و شاگردان او عبد الحی و جنید بغدادی بودند که مکتب دوم بغداد را به‌وجود آوردند و مکتب تبریز شعبه‌ای از آن است که بابا حیدر نقاش بدان مکتب منسوب است. 

علیرضا عباسی، مذهّب و نقاش دورۀ صفوی و خواجه میرک از هنرمندان سدۀ دهم هجری قمری بودند. خواجه میرک در علم تصویر و تذهیب  نظیر نداشت و در فن کتاب نویسی بی‌مانند بود. بیشتر کتاب‌های عمارات هرات به خط اوست. وفات وی در زمان سلطۀ محمدخان شیبانی برولایت خراسان به وقوع پیوست. مولانا حاجی محمد نقاش در هنرهای مختلف استاد بود و در هنر تصویر و تذهیب مهارت تمام داشت. 

عبد العزيز، مصور و مذهب خوش‌قلم دورۀ ازبکان شیبانی، در هنر دستی شیرین داشت. علی جان تبریزی مذهّب، اهل تبریز و برادر استاد قدرت حلکار بود. او شاگردی شاهقلی مذهّب معروف را داشت و در فن خود ماهر و در صنایع و بدایع استاد بود. به نوشته مصطفی عالی صاحب کتاب مناقب هنروران، علی جان تبریزی در زمان وی و سنه  ۱۹۵ هجری قمری در شهر حلب ساکن بود و در سمت عندالمذهّبین کار می‌کرد. 

شیخی مذهّب، مذهّب شیرین قلم و نادرۀ کار در میانه سدۀ دهم هجری قمری زندگی می‌کرد. 

حسین مذهّب، اهل شیراز و مذهّب شیرین نگار اواخر سدۀ دهم هجری قمری بود. از آثار ارزشمند وی تصویرهایی در نسخه خمسه نظامی است که در توپقاپوسرای استانبول مضبوط است. 

حسن بغدادی، مذهّب زبردست سدۀ دهم که بغدادی الاصل و مقیم تبریز بود. او در هنر خود سرآمد مستعدان بود و نادرۀ زمان خویش به شمار می‌رفت.

مذهّبان سده‌های یازدهم، دوازدهم و سیزدهم هقجری قمری:

 صالح مذهّب، مذهّب و نقاش اواخر سدۀ یازدهم هجری قمری بود که در تذهیب، تشعیر، حلکاری و تصویر دستی قوی داشت و نازک قلم بود. 

شرف الدين على مذهّب، مذهّب و استاد شیرین قلم سدۀ یازدهم  هجری قمری هند بود و از نقاشان مغولی هند به شمار می‌رفت. او در تذهیب و تصویر صاحب کمال بود. 

علینقی مذهّب، مذهّب نازك قلم وچيره دست دورۀ افشاری و زندیه که در هنر خود مهارتی خاص داشت. از آثار رقم‌دار وی تذهیب  برازنده و پرمایۀ قرآنی است که به حسن سلیقۀ تمام آرایش و تذهیب شده است. این قرآن تاریخ ۱۱۵۷ و نام وی را دارد. 

على‌محمد مذهّب، نقاش و تذهیبکار شیرین قلم دورۀ قاجاریه غیر از علی‌محمد تذهیبکار دوره فتحعلیشاهی است. به‌طوری که  اعتماد السلطنه در روزنامه ایران در سال ۱۲۹۹ می‌نویسد: « میرزا عبدالوهاب و میرزا على‌محمد و میرزا علی صحافباشی با چهار شاگرد مشغول تذهیب و تصحيف كتاب الف لیل ولیله می باشند». 

طالب مذهّب از مذهبان و نقاشان دورۀ قاجاریه که به آرایش و تذهیب کتاب‌های مصور می‌پرداخت. 

سید جعفر مذهّب، نقاش و مذهّب نامی دورۀ قاجاریه که در ترسیم تذهیب و طلا اندازی دستی شیرین و مستعد داشت و میرزا اسدالله مذهّب شیرازی برادر میرزا محمد مذهّباشی پسر مرحوم میرزا یوسف، برادر بزرگ میرزا علینقی خوشنویس شیرازی بود که در تذهیب و زرنشان استادی تمام داشت.

اسدالله مذهّب مشهدی، مذهّب چیره دست و شیرین قلم شهر مشهد بود. از آثار هنری وی جلد روغنی کتابی مضبوط در موزۀ گلستان است که رویۀ آن دارای گل‌های الوان آذین شده و بونه‌سازی زیباست و حاشیه‌های جلد نیز تذهیب ممتاز لچکی دارد. 

علی اصغر مذهّب و نقاش، شرح حال این استاد قوی دست و مذهّب شیرین قلم را در هیچ تذکره و کتابی نیافتم. تنها یادگار باقیمانده از این تصویرساز دو اثر شیوایی است که با دستی قوی انجام شده است و مهارت وی را در شبیه‌پردای، قلمدان‌سازی و ارائه طلاکاری‌های متنوع و دلپذیر نمایان می‌سازد. در یکی از این دو ارثر، اتابک بر روی صندلی نشسته است؛ لباس بلند بر تن  دارد و در قصر خود در حال استراحت است. در زیر پای اتابک این بیت ها به خط رقاع  زیبا درج شده است:

این روح مجرد که مجسم آید                در رتبه فزون اهل عالم آید

زیبندۀ سجده گشت و کعبه زآنک           تمثال جناب صدرالعظم آمد

میرزا عبدالعلی مذهّب در فن تذهیب بسیار توانا بود و در دورۀ قاجار به سمت مذهّباشی اصفهان را داشت. سنگلاخ خراسانی در کتاب خود نوشته است: «به غیر از فن تذهیب در رنگ‌آمیزی و  شبیه‌سازی کارش از حد گذشته و به معجزه پردازی رسیده است. ازآثار شناخته شده این هنرمند، تذهیب و تشعیر حاشیه‌های کتاب عظیم امتحان الفضلا معروف به تذكرة الخطاطين است و تصویر سیاه قلم میرزا سنگلاخ که در اول کتاب نقاشی شده اثر دست این هنرمندان است که تاریخ ۱۲۹۱ را دار است. 

عبدالوهاب مذهباشی شیرازی، مدهباشی چابک قلم شیرازی است که از سوی ناصر الدین شاه قاجار لقب مذهّباشی یافت. این هنرمند آثار خود را با سجع «یا وهاب» امضا می‌کرد و گاهی نیز فقط اسم« عبدالوهاب» را می‌آورد. آقاوهاب در تمام شیوه‌های طلاکاری و تذهیب از قبیل تشعیر، افشان، حلکاری و ترصیع الوان سرلوحه‌ها استادی تمام عیار بود و رموز و دقایق دشوارآن را به تمام معنا استادانه به‌عمل می‌آورد. 

میرزا شكر الله مذهّب از مذهّبان و تشعیرسازان دورۀ قاجاریه بود. غیاث الدین محمود مذهّب مشهدی، مذهّبی نادره کار و  افشانگری استاد بود.

تذهیبی اصفهانی، مذهّب و جدول‌کش نامی شهر اصفهان که در  الوان و افشان‌سازی کاغذها و مرقع‌ها دستی استادانه داشت. تذهیبی  در هنر ابرسازی، به شیوه تلفیق رنگ و روغن استاد بود و از شاگردان یحیی قزوینی به شمار می‌آمد.

دیدگاه شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد، فیلدهای الزامی علامت گذاری شده اند *