یکی از مراحل کلیدی و بنیادی در هنرهای سنتی، بهویژه در هنر تذهیب قلمگیری است که نقش مهمی در ایجاد دقت و ظرافت اثر نهایی دارد. قلمگیری به معنای رسم خطوط دقیق و کنترلشده روی طرح اولیه با استفاده از قلممو و مرکب است، بهگونهای که تنها نوک قلم با سطح کاغذ یا بوم تماس پیدا کند و خطوط بهصورت یکنواخت و منظم ایجاد شوند.
قلمگیری؛ پایهی دقت و ظرافت در هنر تذهیب
هدف قلمگیری، تثبیت خطوط طراحی پیش از رنگآمیزی و جلوگیری از محو یا تغییر شکل نقوش است. این مرحله شامل تمرکز بالا، کنترل فشار دست و رعایت جهت حرکت قلممو است. همچنین، پیش از آغاز قلمگیری اصلی، توصیه میشود چند خط آزمایشی روی کاغذ جداگانه رسم شود تا میزان تسلط و یکنواختی خطوط بررسی گردد.
قلمگیری نه تنها جنبه فنی دارد، بلکه بیانگر مهارت و دقت هنرمند است؛ خطوط دقیق و یکدست کیفیت اثر را افزایش میدهد و زمینه مناسبی برای مراحل بعدی مانند رنگآمیزی و تزئین فراهم میکند. رعایت نکات ایمنی، شستشوی دقیق قلممو و انجام کار در محیطی آرام، از دیگر نکات مهم این مرحله محسوب میشوند. بهطور کلی، قلمگیری، پایه و ستون اصلی تذهیب است که جلوه و ظرافت نهایی اثر را تضمین میکند.
پیشینه قلمگیری در نقاشیهای قدیم ایرانی
تاریخچه قلمگیری در نقاشیهای قدیم ایرانی به دورههای نخستین هنرهای تصویری ایران بازمیگردد، جایی که نقاشیهای دیواری، کتابهای خطی و نگارههای اولیه شکل گرفتند. قلمگیری به عنوان مرحلهای کلیدی در فرآیند خلق آثار، همواره جایگاهی ویژه داشته است، زیرا خطوط دقیق و منظم پایه و اساس تزئینات و جزئیات نقاشی ایرانی را تشکیل میدهند.
در آثار نگارگری دوره سلجوقی و تیموری، نقش قلمگیری بیش از هر چیز در تعیین چارچوب و تثبیت نقوش آثار هنری مشهود است. هنرمندان این دوره با استفاده از مرکب و قلمموهای ظریف، خطوط اولیه طرحها را با دقت بسیار رسم میکردند تا بعدها مراحل رنگآمیزی و تذهیب بدون نقص و هماهنگ انجام شود.
در دوره صفویه، با تکامل سبکهای نگارگری و افزایش پیچیدگی جزئیات، اهمیت قلمگیری بیشتر شد و به عنوان معیاری از مهارت و ظرافت هنرمند شناخته میشد. بنابراین، پیشینه قلمگیری نشاندهنده توجه هنرمندان ایرانی به دقت، نظم و زیبایی در تمام مراحل خلق اثر است و این هنر، پایهای برای توسعه نقاشی ایرانی محسوب میشود.
ضرورت قلمگیری در تذهیب
ضرورت قلمگیری در تذهیب از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا این مرحله پایه و اساس کیفیت و دوام آثار هنری محسوب میشود. قلمگیری به معنای رسم خطوط دقیق و کنترلشده روی طرح اولیه با قلممو و مرکب است و تضمین میکند که نقوش تزئینی مانند ترنج، شمسه، اسلیمیها و کتیبهها بهصورت هماهنگ و یکنواخت روی سطح کاغذ یا بوم منتقل شوند.
یکی از دلایل اصلی ضرورت قلمگیری، ثبات خطوط و جلوگیری از محو شدن یا تغییر شکل نقوش است. در طول مراحل بعدی رنگآمیزی و طلاکاری، اگر خطوط اولیه واضح و دقیق نباشند، هماهنگی و زیبایی طرح بهطور قابلتوجهی کاهش مییابد.
همچنین، قلمگیری به هنرمند کمک میکند کنترل فشار دست، جهت حرکت قلم و ضخامت خطوط را بهخوبی اعمال کند، که این موارد برای حفظ جزئیات ریز مانند گلها، اسلیمیها و حاشیهها ضروری است. در نهایت، قلمگیری در تذهیب، کلید دستیابی به آثار با کیفیت، دقیق و ماندگار است و بدون آن، اجرای حرفهای تذهیب امکانپذیر نیست.
تکنیکهای قلمگیری در تذهیب
تکنیکهای قلمگیری در تذهیب مجموعه روشها و مهارتهایی است که هنرمند برای رسم خطوط دقیق و یکنواخت طرحهای تذهیب به کار میبرد. رعایت این تکنیکها موجب میشود نقوش هماهنگ، منظم و با ظرافت اجرا شوند و مراحل بعدی مانند رنگآمیزی و طلاکاری به بهترین شکل انجام گیرد.
1.کنترل تماس قلممو برای اجرای خطوط ظریف و دقیق
در هنگام قلمگیری، باید توجه داشت که قلممو کمترین تماس را با سطح کاغذ یا بوم داشته باشد تا خطها ظریف و تمیز اجرا شوند. هرچه قلممو عمودتر بر سطح کار قرار گیرد، میزان تماس آن کمتر شده و کنترل هنرمند بر حرکت قلم افزایش مییابد. به این ترتیب میتوان خطوطی دقیق، روان و زیبا ایجاد کرد.
2.نحوهی صحیح حرکت قلممو در قلمگیری
قلممو باید بهصورت عمودی نگه داشته شود تا کنترل بیشتری بر حرکت آن داشته باشید. خطوط باید با حرکاتی آرام، پیوسته و یکنواخت کشیده شوند تا از لرزش یا تغییر ضخامت ناخواسته جلوگیری شود. معمولاً رسم خطوط از راست به چپ یا از بالا به پایین انجام میگیرد، زیرا این جهتها به جلوگیری از پراکندگی و پخش شدن مرکب کمک میکنند و نتیجهای تمیز و منظم به همراه دارند.
3.اهمیت تمرین خطوط آزمایشی پیش از قلمگیری
رسم خطوط آزمایشی روی کاغذی جداگانه، روشی کاربردی برای سنجش غلظت مرکب، کنترل حرکت قلممو و تسلط بر یکنواختی خطوط است. این تمرین به هنرمند کمک میکند تا پیش از آغاز کار اصلی، از کیفیت مرکب و روانی قلممو اطمینان پیدا کرده و خطوطی دقیق و هماهنگ ترسیم کند.
4.یکدستی و هماهنگی در اجرای خطوط قلمگیری
خطوط باید متناسب با اندازه و جزئیات طرح اجرا شوند تا تمامی عناصر در هماهنگی و تعادل قرار گیرند. برای رسم خطوط بلند، نیازی نیست که آن را در یک مرحله انجام دهید؛ میتوان آن را در چند مرحله قلمگیری کرد. با این حال، باید دقت داشت که ضخامت خطوط در تمام طول مسیر یکنواخت و یکدست باقی بماند تا جلوهی نهایی کار تمیز و هماهنگ باشد.
انجام قلمگیری در محیط آرام و شستشوی دقیق قلممو پس از کار از نکات ضروری برای حفظ کیفیت و طول عمر ابزار است. رعایت این تکنیکها پایهای برای خلق آثار تذهیب دقیق، زیبا و ماندگار است.
تفاوت قلمگیری در تذهیب و نگارگری
تفاوت قلمگیری در تذهیب و نگارگری بیشتر در هدف، ابزار، میزان جزئیات و شیوهی اجرای خطوط است. در تذهیب، خطوط معمولاً برای تعیین مرز و نظم در نقوش هندسی و اسلیمی به کار میروند و غالباً یکنواخت و تیز هستند. اما در نگارگری، قلمگیری برای نمایش حجم، حرکت و احساس در چهرهها و اندامها انجام میشود و خطوط میتوانند تنوع ضخامت و نرمی بیشتری داشته باشند. با این حال، در هر دو هنر، دقت، تمرکز و ظرافت در اجرای خطوط اهمیت فراوانی دارد.
تفاوت قلمگیری در تذهیب و نگارگری عبارتند از:
هدف از قلمگیری
در تذهیب، قلمگیری برای تثبیت نقوش تزئینی و هندسی مانند ترنج، شمسه، اسلیمیها و کتیبهها انجام میشود و هدف اصلی، آمادهسازی طرح برای مراحل رنگآمیزی و طلاکاری است. در نگارگری، قلمگیری برای تعریف فرمها و جزئیات تصویری مثل چهرهها، لباسها، مناظر و اشیاء به کار میرود و بیشتر جنبه تصویری و بیان محتوا دارد.
نوع خطوط و ابزار
در تذهیب، خطوط بیشتر هندسی، متقارن و یکنواخت هستند و معمولاً با قلمموهای نازک و مرکب یا رنگ قهوهای اجرا میشوند. در نگارگری، خطوط میتوانند متغیر، ارگانیک و طبیعی باشند و علاوه بر قلممو، از قلمنوکباریک (قلمموی فلزی یا پر) برای جزئیات ظریف استفاده میشود.
سبک اجرای خطوط
اجرای خطوط در تذهیب، تمرکز روی یکنواختی، دقت و حفظ تقارن است.
خطوط در نگارگری، قلمگیری آزادتر است و علاوه بر دقت، بیان حرکت، حجم و حالت اجسام و شخصیتها اهمیت دارد.
ویژگیهای کلی قلمگیری در تذهیب و نگارگری
در مجموع، قلمگیری در تذهیب حالتی هندسی، منظم و تزئینی دارد و بیشتر برای مشخص کردن ساختار و هماهنگی نقوش به کار میرود. در مقابل، قلمگیری در نگارگری ماهیتی بیانگر، بصری و توصیفی دارد و هدف آن نمایش جزئیات، عمق و فضای اثر هنری است.
نتیجه گیری
قلمگیری، از بنیادیترین مراحل در هنرهای سنتی ایران، بهویژه تذهیب و نگارگری است که دقت، ظرافت و هماهنگی نهایی اثر را تضمین میکند. این مرحله نهتنها مهارتی فنی، بلکه جلوهای از حوصله، تمرکز و هنرمندی خالق اثر است. در تذهیب، قلمگیری نظم و تقارن نقوش را حفظ میکند و در نگارگری، به بیان احساس، حجم و فضا کمک مینماید. رعایت اصولی چون کنترل تماس قلممو، یکدستی خطوط، تمرین مداوم و شناخت جهت حرکت قلم، اساس اجرای صحیح و حرفهای قلمگیری محسوب میشود.
از گذشته تا امروز، قلمگیری در نقاشی ایرانی همواره نشاندهندهی تعهد هنرمند به دقت، زیبایی و اصالت هنر ایرانی بوده است. در حقیقت، بدون اجرای درست قلمگیری، هیچ اثر تذهیب یا نگارگری نمیتواند به کمال بصری و فنی خود برسد. بنابراین میتوان گفت که قلمگیری، روح نظم، زیبایی و بیان هنری در آثار سنتی ایران است و شناخت و تسلط بر آن، راه رسیدن به خلق آثاری ماندگار و اصیل را هموار میکند.
اسلیمی، یکی از مهمترین نقوش و آرایههای ایرانی-اسلامی و از جلوههای درخشان نگار هنر ایران است. هنرمندان ایرانی نقشمایههای سنتی را با خطهای پیچیده، منحنیها و قوسهای دورانی متنوع تزئین میکنند و به طور گسترده در معماری ایرانی، سفالگری، کتیبهنگاری و کاشیکاری سنتی به کار میبرند. نقوش اسلیمی گاه بهعنوان طرح اصلی تزئینی و گاه در کنار دیگر نقوش تذهیبی، نگارگری ایرانی، کتابآرایی، فرشبافی و هنرهای سنتی اسلامی بهکار میرود. این طرحهای اسلیمی و arabesque ایرانی بیانگر پیوند عمیق میان زیباییشناسی ایرانی و معنویت اسلامی در سیر تحول هنر ایرانزمین هستند.
تعریف اسلیمی
زبانشناسان واژه «اسلیمی» را از کلمه «اِسْلیم» گرفتهاند؛ «اِسْلیم» خود شکل تغییر یافته واژه «اسلام» است، و به همین دلیل برخی آن را «اسلامی» مینامند. «لغتنامه دهخدا» واژه «اسلیمی» را به عنوان طرح یا شکلی دارای پیچوخم و نقشهای خاص اسلیمی تعریف میکند.
هنرمندان نقوش اسلیمی را با خطوط پیچیده، منحنیها و قوسهای دورانی گوناگون طراحی و ترسیم میکنند و آنها را در تزئین سفال، کاشی، فرش، معماری، کتابآرایی و صنایع فلزی به کار میبرند.
اسلیمی نماد درخت زندگی
اسلیمی نمودار تجریدی «درخت زندگی» یا صورت عام درخت، بهویژه درخت تاک را نشان میدهد. این طرح با گردشها و پیچشهای پیدرپی و هماهنگ شاخههای آراسته به برگها، نیمبرگها و گرهها از پایهای به نام «بند اسلیمی» میروید و با نظمی خاص و شکلی چشمنواز میان اجزای خود، طرحی ویژه از درخت را ارائه میکند.
تمام منحنیهای اسلیمی جهتی به درون و جهتی به بیرون دارند که جزء ذات اسلیمی است که این گرایش به بینهایت بودن خداوند دارد و نشان از جاودانگی پروردگار عالم بهشمار میرود.
اسلیمی طرحی است متشکل از قوسهای دورانی زیبا که با چنگها، ماهیچهها، سرچنگها، گرهها و انشعابهای مناسب کامل میشود و زیبایی و شکوه خاصی را دربر میگیرد.
اسلیمی الهام از درخت تاک
آنچه از صورت ظاهر اسلیمی آشکار است این است که گویا نقاش و مذهّب در وضع این نقش به تاک انبوه و گشن نگریسته و از آن الهام گرفته است، زیرا تاک از پیچیدگیها، خمیدگیها، در هم رفتگیهای برگها و پیچشهای تنه و ساقهها و شاخهها همانگونه برخوردار است که در نقش اسلیمی نیز آنها را میتوان دید.
هم میتوان گفت که مذهّب و نقاش ایرانی در طراحی نقش اسلیمی گیاهی احتمالاً از دیدن گیاه زیبای عَشَقه (عشقه پیچان) الهام گرفتهاند. این گیاه در ایران فراوان میروید و حتی ذهن عارفان را به تبیین مفهوم «عشق» معطوف کرده است. عشقه پیچان حالت پیچاپیچ دارد و با همه پیچوخمها به سوی بالا رشد میکند. به همین ترتیب، نقش اسلیمی گیاهی نیز معمولاً به سمت بالا ترسیم میشده است.
میتوان گفت که مذهّب و نگارگر ایرانی در طراحی نقشمایه اسلیمی گیاهی الهام گرفته است. این نقش از جلوههای درخشان نگار هنر ایران و یکی از اصیلترین نقوش تزیینی و آرایههای ایرانی-اسلامی بهشمار میآید. به احتمال زیاد، الهام آن از تماشای گیاه زیبای عَشَقه (عشقه پیچان) گرفته شده است.
این گیاه در طبیعت ایران بهوفور میروید. پیچوتابهای آن یادآور خطوط منحنی و قوسهای دورانی اسلیمی است. این عناصر در تذهیب، نگارگری، کاشیکاری و طرحهای سنتی ایرانی نمود پیدا میکنند.
همچنانکه عشقه پیچان با تمام پیچوخمها بهسوی بالا رشد میکند، نقوش اسلیمی گیاهی نیز در هنر ایرانی-اسلامی به صورت صعودی ترسیم میشدهاند. این نقشها با حرکتهای نرم و پیوسته، نمادی از عشق، تعالی و زیبایی معنوی در هنر ایرانزمین هستند.
تکرار و گردش در تذهیب
تکرار، مبنای کار اسلیمی
هنرمندان نگار هنر ایران نقش اسلیمی را با تکرار خطوط پیچخورده، گردشهای تو در تو و منحنیهای پیوسته شکل میدهند.
این نقوش اسلیمی و آرایههای ایرانی-اسلامی با تکرار مداوم و بیپایان خطوط ایجاد میشوند. این تکرار، نوعی ریتم بصری و هماهنگی در طراحی سنتی ایرانی پدید میآورد. چنین جلوهای در تذهیب، نگارگری و دیگر هنرهای تزئینی ایرانی به خوبی مشاهده میشود.
در این نقشمایه ایرانی، تکرار و پیچوخمهای مکرر وجود دارد. این عناصر اگرچه قرینهسازی کمّی و هندسی معمول ندارند، اما نظمی درونی و معنوی ایجاد میکنند. نتیجه، قرینهای کیفی و نمادین است. این قرینه بازتابی از زیباییشناسی هنر ایرانی-اسلامی و روح بیپایان آن در طرحهای اسلیمی بهشمار میآید.
اسلیمی در هنر باستان
آثار بر جای مانده از دوره اشکانی میتوان نقشهای گیاهی را دید. برخی از نقوش این دوره را میتوان پیشینه طرحهای گیاهی در ایران به شمار آورد و به نمونههای بسیار استادانه از طرحهای گیاهی بر سنگنگارهها، گچبریها و اشیاء فلزی برمیخوریم. در آثار این دوره همچون گذشته، اسلیمی گاه به صورت نقش اصلی و گاهی به جای حاشیه تزیینی بهکار رفته است.
هنرمندان ایرانی در دوره ساسانی نقشهای گیاهی را بیشتر در حجاریها و گچبریها بهکار بردند و با این آثار، چیرهدستی خود را در معماری نشان دادند.
نقش های گیاهی در دوره ساسانی
اسلیمی در هنر اسلامی
هنرمندان مسلمان ایرانی بهدلیل محدودیتهای شرعی در استفاده از نقوش انسانی و حیوانی، بهسوی آفرینش نقوش گیاهی و طرحهای اسلیمی گرایش یافتند. این تحول، نقطهی عطفی در سیر تکامل نگار هنر ایران و پیدایش آرایههای ایرانی-اسلامی و نقشمایههای تزیینی سنتی بهشمار میآید.
هنرمندان با بهرهگیری از طبیعت و استفاده از خطوط منحنی، پیچان و دورانی، نقوش اسلیمی را شکل دادند که جلوهای بینظیر به هنر نگارگری ایران بخشیده و بسیاری از ظرافتهای تذهیب، کاشیکاری و هنر قالیبافی ایرانی را رقم زدهاند.این نقشمایهها که نمودی از زیباییشناسی غنی، عمق معنایی و هویت فرهنگی هنر ایرانزمین هستند، در بستر هنرهای اسلامی جلوهای جاودان یافتهاند.
هنرمندان با گذر زمان و پیشرفت تمدن اسلامی، طرحهای گیاهی ساده و ابتدایی الهامگرفته از نقشمایههای ساسانی را بهتدریج به نقوش اسلیمی پیچیده و ظریف تبدیل کردند و این تحولات، بخشی مهم از نگار هنر ایران را شکل داده است. میتوان این تحول هنری را در جلوههای گوناگون هنر ایرانی و هنرهای اسلامی، مانند تذهیب، نگارگری، کاشیکاری، معماری، فرشبافی و کتابآرایی ایرانی مشاهده کرد؛ آثاری که پیوند عمیق میان زیباییشناسی ایرانی و معنویت اسلامی را نشان میدهند.
هنرمندان اسلامی نقش اسلیمی را بهعنوان طرحی تزیینی باستانی خلق کردند و در طراحی آن از پیچشها و انحناهای گیاهی و گاهی حیوانی الهام گرفتند. آنها این نقش را در هنرهای گوناگون مانند کتابآرایی، تذهیب، کاشیکاری، قالیبافی و معماری بهکار بردند. این نقش پس از اسلام و به ویژه در دوره اسلامی، با تغییراتی در حاکمیتها و تاکید بر تزیینات کتب مقدس و متون ادبی، گسترش و تکامل بیشتری پیدا کرد و به یکی از عناصر اصلی هنرهای اسلامی تبدیل شد.
اسلیمی در این دوران، به عنوان یک نقش تزیینی با اهمیت در کتابآرایی و سایر هنرها مطرح شد. هنرمندان اسلامی از اسلیمی در حوزههای مختلفی مانند تذهیب (تزیین کتب و اوراق)، خوشنویسی، کاشیکاری، قالیبافی و معماری استفاده کردند. در دورههای مختلف اسلامی، به ویژه در دوره صفویه، اسلیمی به اوج تکامل و ظرافت خود رسید و در آثار هنری متنوعی به کار رفت.
کاربردهای اسلیمی در هنرهای مختلف
1.اسلیمی در سفالگری
هنرمندان ایرانی نیز در دوره اسلامی طرحهای اسلیمی را زینتبخش دست آفریدههای هنری خود ساختند، و به نوآوریهایی نیز پرداختهاند. رونق و گسترش سفالگری و کاربرد روزافزون سفالینه، اسلیمی را از نخستین سدههای هجری به نگاره سفالینه تبدیل کرد.
نقوش اسلیمی بهعنوان یکی از اصلیترین و زیباترین نقشمایههای تزیینی در نگار هنر ایران، جایگاهی ویژه در هنر سفالگری ایرانی دارند. این آرایههای ایرانی-اسلامی که از دیرباز در تزئین ظروف، کاشیها و اشیای سفالی بهکار رفتهاند، جلوهای از زیباییشناسی هنر ایرانی و روح معنوی هنر اسلامی را به نمایش میگذارند.
هنرمندان ایرانی با استفاده از طرحهای اسلیمی و خطوط منحنی، چرخان و پیچیده، ترکیبی از ظرافت و نظم را پدید میآورند و این هنر را بر پایهی سنت غنی تذهیب، نگارگری و آرایههای تزئینی ایرانزمین بنا میکنند. این نقوش نهتنها جنبهی زیباشناختی دارند، بلکه بازتابی از هویت فرهنگی و نمادهای عرفانی هنر ایرانی نیز بهشمار میآیند.
نقوش اسلیمی در سفالگری شامل خطوط منحنی و پیچیدهای است که از ترکیب عناصر گیاهی و هندسی به وجود میآیند. این نقوش اغلب شامل طرحهایی مانند پیچکها، برگها، گلها و ساقههای گیاهی هستند که به صورت منظم و متقارن در کنار هم قرار میگیرند. نقوش اسلیمی در سفالگری برای تزئین انواع ظروف مانند بشقاب، کاسه، کوزه، و همچنین کاشیهای دیواری و لعابدار به کار میروند.
در دوران اسلامی، به ویژه در دوران سلجوقی و صفوی، این نقوش به اوج شکوفایی خود رسیدند و به طور گسترده در تزئین سفالها به کار رفتند.
نقوش اسلیمی در سفالینه های عصر صفوی
2.اسلیمی در کتاب آرایی(تذهیب)
از سده پنجم هجری قمری، نقوش اسلیمی در حوزهی نگار هنر ایران و بهویژه در هنر کتابآرایی و تذهیب ایرانی جایگاهی برجسته یافتند. در این دوران، طرحهای اسلیمی ظریف و پیچیده بهعنوان آرایههای ایرانی-اسلامی در تزئین شمسهها، ترنجها و حاشیههای آثار خطی بهکار گرفته شدند و زیبایی خاصی به نگارگری و هنرهای تزیینی ایرانی بخشیدند.
این نقشمایههای اسلیمی با ظرافتی کمنظیر، جلوهای از زیباییشناسی هنر ایرانی و روح معنوی هنر اسلامی را در آثار مکتوب و مذهبی به نمایش گذاشتند و نقشی ماندگار در تاریخ هنر ایرانی-اسلامی بر جای نهادند.
نقوش اسلیمی یکی از عناصر تزیینی مهم در کتابآرایی هستند که از دوران اسلامی به بعد به طور گسترده در این هنر به کار رفتهاند. این نقوش که شامل پیچشها و منحنیهای گیاهی و هندسی هستند، زیبایی و جذابیت خاصی به صفحات کتابها میبخشند. به طوری که در حاشیه قطعههای خط و تصویر؛ زمینه سرلوحهها؛ زمینه سرسورههای نسخ قرآن و زمینه شمسهها، لَچَکیها و کتیبههای حواشی جلدهای ضربی و مُعَرَّقِ کتابها از آن استفاده شده است.
نقوش اسلیمی در کتابآرایی به اشکال مختلفی از جمله اسلیمی ساده، اسلیمی ماری، اسلیمی خاتمکاری و … به کار رفتهاند. این نقوش معمولاً در حاشیه صفحات، سرلوحهها، ترنجها، و سایر فضاهای خالی کتاب به کار میروند تا زیبایی و جذابیت بیشتری به کتاب ببخشند. اسلیمی اغلب با سایر نقوش مانند خطوط کوفی و ثلث، گلها و برگها، و نقوش هندسی ترکیب میشود تا یک اثر هنری کامل و هماهنگ ایجاد شود.
استفاده از نقوش اسلیمی در کتابآرایی علاوه بر زیبایی بصری، میتواند تأثیر عمیقی بر مخاطب بگذارد و او را به تفکر و تأمل در معانی و مفاهیم عمیقتر سوق دهد. این نقوش به دلیل ماهیت پیوسته و دایرهای خود، نمادی از تداوم و استمرار هستند و میتوانند به عنوان یک عنصر تزیینی همیشگی در کتابها به کار روند.
نقوش اسلیمی در تزیین قرآنها به وفور به کار رفتهاند و به عنوان یکی از عناصر اصلی تزیینی در این کتاب مقدس شناخته میشوند. این نقوش در شاهنامهها و کتابهای ادبی، علمی، و مذهبی برای تزیین صفحات و تصاویر استفاده شده است و به زیبایی و جذابیت این کتابها افزوده است، که نشان از اهمیت این نقوش در فرهنگ و هنر اسلامی دارند.
نقش اسلیمی در دیباچه مذهب کتاب جامع الاصول ابن اثیر در عهد تیموری
3.اسلیمی در قالیبافی
نقوش اسلیمی بهعنوان یکی از اصلیترین و ماندگارترین نقشمایههای تزیینی در نگار هنر ایران، جایگاهی ویژه در هنر قالیبافی ایرانی دارند. این آرایههای ایرانی-اسلامی که ریشه در هنر باستانی ایرانزمین دارند، با الهام از پیچوتاب ساقهها، برگها و فرمهای گیاهی و بهکارگیری خطوط منحنی، چرخان و دورانی، طرحهایی پیچیده، ظریف و هماهنگ در فرشهای ایرانی پدید میآورند.
چنین طرحهای اسلیمی سنتی، بازتابی از زیباییشناسی هنر ایرانی و جلوهای از پیوند میان طبیعت، معنا و روح عرفانی هنر ایرانی-اسلامی هستند که در نگارگری، تذهیب و دیگر هنرهای تزئینی ایران نیز تداوم یافتهاند.
دوران باستان، نقوش فرش بیشتر جنبههای مذهبی و فرهنگی داشتند و شامل نقوش گل، پرندگان، حیوانات و اشکال هندسی بودند. فرش پازیریک که قدمت آن به قرن پنجم پیش از میلاد میرسد، که توسط صنعتگران ایرانی در دوران هخامنشیان بافته شده است.
نقوش اسلیمی با استفاده از خطوط منحنی و گردشی، طرح های پیچیده و ظریفی را ایجاد می کنند که زیبایی خاصی به فرش می بخشند. اسلیمی ها اغلب با نقوش دیگر مانند ختایی، گل های شاه عباسی و … ترکیب می شوند تا طرح های پیچیده تر و زیباتری ایجاد کنند. اسلیمیها میتوانند در متن فرش، حاشیه، لچک و ترنج به کار روند و طرح های متنوعی را ایجاد کنند.
قالیها و قالیچههای بازمانده از سده نهم هجری قمری با طرحهای اسلیمی بر متن و حاشیه، نشان از گسترش کاربرد این طرح در هنر قالیبافی دارد. دوران صفویه، به عنوان اوج هنر فرشبافی ایران شناخته میشود. در این دوره، کارگاههای سلطنتی تأسیس شدند و طرحهای پیچیدهای مانند لچکترنج، گلهای شاهعباسی و شکارگاه در فرشها به کار گرفته شد.
نقوش اسلیمی در فرش بافی دوره صفویه
4.اسلیمی در کاشیکاری
کاشیکاری ایرانی یکی از جلوههای درخشان نگار هنر ایران و از اصیلترین هنرهای سنتی ایرانی-اسلامی است که پیشینهای کهن در معماری و تزئینات بناهای ایرانی دارد. این هنر از دوران باستان، در دورههای هخامنشی، اشکانی و ساسانی رواج داشته و در عصر اسلامی با تلفیق نقوش اسلیمی و آرایههای تزیینی ایرانی به اوج شکوفایی خود رسیده است.
در کاشیکاری سنتی ایران، طرحهای اسلیمی، ختایی و هندسی جایگاهی برجسته در میان آرایههای ایرانی-اسلامی و جلوههای گوناگون نگار هنر ایران دارند. این نقوش اسلیمی و نقشمایههای تزیینی ایرانی، بیانگر پیوند ژرف میان زیباییشناسی هنر ایرانی و معنویت هنر اسلامی هستند.
در میان انواع کاشیهای ایرانی، از جمله کاشی معرق، هفترنگ، معقلی و مقرنس، کاربرد نقوش و رنگآمیزی اسلیمی و تذهیبی جلوهای چشمنواز، هماهنگ و نمادین به فضاهای معماری ایرانی-اسلامی میبخشد. این هماهنگی میان فرم، رنگ و معنا در هنر کاشیکاری ایرانی، تجلی کامل روح هنر اسلیمی و نگار هنر ایران است.
نمونههای اولیه کاشیکاری در ایران به دوران پیش از اسلام و به خصوص در دوره هخامنشیان (تخت جمشید و شوش) و ساسانیان بازمیگردد. با ورود اسلام به ایران، هنر کاشیکاری به اوج شکوفایی خود رسید و در تزئین مساجد، مدارس، کاخها و دیگر بناهای مذهبی و غیرمذهبی به کار رفت.
اسلیمی در کاشیکاری به طرحها و نقوش گیاهی و هندسی پیچیدهای گفته میشود که در هنر اسلامی و به ویژه در کاشیکاری ایرانی کاربرد فراوانی دارند. این طرحها با الهام از پیچیدگی و تکرار موجود در طبیعت، جلوهای زیبا و چشمنواز به بناها میبخشند. این نقوش اغلب به صورت تکرارشونده و متقارن در کنار هم قرار میگیرند و یادآور پیچیدگی و زیبایی طبیعت هستند.
اسلیمیها به عنوان یکی از اصلیترین عناصر تزئینی در کاشیکاری مساجد، بناهای تاریخی و حتی فضاهای مدرن به کار میروند. طرحهای اسلیمی بسیار متنوع هستند و میتوانند شامل انواع گلها، برگها، شاخهها و پیچیدگیهای هندسی باشند.
استفاده از نقوش اسلیمی در کاشیکاری باعث ایجاد فضایی روحانی، زیبا و پر نقش و نگار میشود و به بنا جلوهای خاص و منحصر به فرد میبخشد. مساجد تاریخی با کاشیهای اسلیمی، کافهها و رستورانهای سنتی با طرحهای اسلیمی، و حتی فضاهای مسکونی با استفاده از کاشیهای اسلیمی، نمونههایی از کاربرد این هنر زیبا هستند.
در دوران سلجوقیان، شاهد خلق آثار بینظیری از کاشیکاری هستیم، در دوره صفویه، کاشیکاری هفترنگ در اصفهان به تکامل رسید و در دوره قاجار، شاهد استفاده از کاشیهای لعابدار با نقوش متنوع در بناها هستیم.
نقوش اسلیمی در کاشیکاری های عصر صفویه
تاثیر اسلیمی بر نقاشان اروپایی
گستره کاربرد نقش اسلیمی در تاریخ تمدن اسلامی و نیز زیبایی و دلنشینی این نقش سبب شده است که وجهه جهانی پیدا کند. به عبارتی اسلیمی در هنر اسلامی به حدی گسترش یافت که در تزئینات بناها و کتب خطی در اروپا نیز نفوذ کرد.
وقتی که اروپاییان با نقش اسلیمی آشنا شدند چنان شیفته آن گردیدند که پرداختن نقاشان اروپایی به آن، سبکی در میان آنان ایجاد کرد و چون آنها هنر اسلامی را به نام هنر عربی میشناختند، آن سبک را که بر اثر پیروی از اسلیمی بهوجود آمده بود آرابسک یعنی عَرَبانه نامیدند.
نقوش اسلیمی، با پیچیدگی و ظرافت خود، تأثیر قابل توجهی بر نقاشان اروپایی در طول تاریخ داشتهاند. این تأثیر را میتوان در زمینههای مختلفی از جمله استفاده از نقوش انتزاعی، ترکیببندیهای پیچیده و استفاده از رنگهای خاص مشاهده کرد.
نقوش اسلیمی به عنوان نقوش انتزاعی و تزئینی، الهامبخش هنرمندان اروپایی برای خلق آثار انتزاعی خود شدند. هنرمندان با الهام از این نقوش، به جای تقلید صرف، از روح و جوهره آنها برای خلق آثار جدید استفاده کردند.
نقوش اسلیمی اغلب به صورت ترکیببندیهای پیچیده و متقارن طراحی میشوند. این ویژگی در آثار نقاشان اروپایی نیز دیده میشود که از این الگوها برای ایجاد تعادل و هارمونی در آثار خود استفاده کردند. این نقوش الهامبخش هنرمندان اروپایی در تزئین بناها و آثار هنری خود شدند.
تأثیر پذیری اروپائیان از نقوش اسلیمی از دوره رنسانس، با گسترش تبادلات فرهنگی و هنری بین اروپا و شرق، آغاز شد و این نقوش را در برخی از آثار هنری بجا مانده از دوران گوتیک نیز مشاهده میکنیم.
ضمناً نقوش اسلیمی همچنان الهامبخش هنرمندان معاصر اروپایی هست و در آثار هنری مختلفی از جمله نقاشی، طراحی و مجسمهسازی استفاده میشود. بنابراین، نقوش اسلیمی با تأثیرات خود بر نقاشان اروپایی، زمینهساز نوآوریها و تحولات مهمی در هنر اروپا شدهاند. این تأثیرات را میتوان در استفاده از نقوش انتزاعی، ترکیببندیهای پیچیده و رنگهای خاص مشاهده کرد.
انواع اسلیمی
طرحهای اسلیمی انواع گوناگون دارد: «اسلیمی ساده»، «اسلیمی توپُر»، «اسلیمی توخالی»، «دهن اژدری»، «خرطوم فیلی»، «ماری»، «اسلیمی پیچک» و انواع دیگر.
1.اسلیمی ساده
نقوش اسلیمی ساده به نوعی از طرحهای اسلیمی گفته میشود که بدون تزئینات اضافی و در سادهترین شکل خود ارائه میشوند. این نقوش معمولاً شامل خطوط منحنی و پیچیدهای هستند که از ترکیب آنها با یکدیگر، طرحهای گیاهی و انتزاعی ایجاد میشود. اسلیمی ساده به عنوان پایه و اساس سایر طرحهای اسلیمی پیچیدهتر نیز به شمار میرود.
2.اسلیمی توپُر
طرح اسلیمی توپر نوعی طرح اسلیمی است که در آن خطوط پیچکهای گیاهی و منحنیها به صورت توپر و ضخیم ترسیم میشوند. اسلیمی توپر، با تأکید بر پر بودن و ضخامت خطوط، این زیبایی را به شکل متفاوتی به نمایش میگذارد.
3.اسلیمی توخالی
طرح اسلیمی توخالی نوعی از نقوش اسلیمی است که با سادگی و پرهیز از جزئیات زیاد، در تزیینات به کار میرود. این طرح به دلیل سرعت بیشتر در اجرا نسبت به انواع دیگر اسلیمی، مورد استقبال هنرمندان قرار گرفته است. در این طرح، خطوط و منحنیهای اصلی اسلیمی حفظ میشوند، اما از تزیینات اضافی و جزئیات پیچیده کاسته میشود.
4.اسلیمی دهن اژدری
طرح اسلیمی دهن اژدری، نوعی از طرح اسلیمی است که در آن، انتهای یکی از شاخههای اسلیمی، به شکل سر و دهان اژدها طراحی میشود و اغلب دو شاخه اسلیمی کوچکتر به صورت قرینه از دهان اژدها بیرون میآیند. این طرح در هنرهای اسلامی به ویژه در تذهیب و قالیبافی کاربرد فراوانی دارد.
5. اسلیمی خرطوم فیلی
طرح اسلیمی خرطومی، نوعی از طرحهای اسلیمی است که در آن انتهای نقش اسلیمی به شکل خرطوم فیل طراحی میشود. این طرح، با پیچ و تابهای خاصی که به شکل خرطوم فیل در آمدهاند، این نوع طرح، علاوه بر پیچشهای خاص خود، میتواند عناصر دیگری مانند سرچنگ، گره، و انشعابات مختلف نیز داشته باشد. این عناصر، به طرح زیبایی و پیچیدگی بیشتری میبخشند.
6.اسلیمی ماری
طرح اسلیمی ماری با الهام از حرکات و پیچ و تابهای مار طراحی میشود. این طرحها با فرمهای گردان و حلزونی، شباهت زیادی به بدن مار در حال خزیدن دارند. این طرحها معمولاً آزادانهتر از سایر انواع اسلیمی اجرا میشوند و بند و سربند در آنها کمتر به کار میرود. این نوع اسلیمی در تزئینات هنری به ویژه در تذهیب و هنرهای سنتی کاربرد زیادی دارد.
7. اسلیمی پیچک
طرح اسلیمی پیچک، که بهصورت گسترده در هنر ایرانی-اسلامی استفاده میشود، هنرمندان با الهام از خطوط منحنی و پیچیده ساقهها و برگهای گیاهان آن را طراحی کردهاند. این طرح با تکرار و در هم تنیدگی الگوهای گیاهی، زیبایی و ظرافت خاصی را به وجود میآورد و در تزئینات مختلفی از جمله معماری، فرش، کتابآرایی و دیگر هنرهای تجسمی کاربرد دارد.
این نوع طرح با بهرهگیری از خطوط منحنی و در هم تنیده، ساختاری پویا و سیال را طراحی میکند. اسلیمی پیچک نقوش گیاهی مانند برگها، ساقهها و گلها را الهام گرفته و آنها را به شکلی انتزاعی و تزیینی استفاده میکند. اسلیمی پیچک معمولاً دارای تقارن و تعادل است که به آن زیبایی و هماهنگی میبخشد.
یکی از ویژگیهای بارز اسلیمی پیچک، عدم وجود ابتدا و انتهای مشخص در طرح است که این امر به آن حس بی نهایت و جاودانگی میبخشد.
نقشپردازی یکی از عناصر برجسته و اصلی در تمامی هنرها، بهویژه در هنر تذهیب محسوب میشود. طراحی و اجرای تذهیب بر پایه اصول، قواعد مشخص و چارچوبهایی خاص انجام میگیرد که هماهنگی میان اجزا در قالب این اصول شکل میپذیرد.
هدف ما بررسی و تشریح مراحل اجرایی هنر تذهیب و فرایند اجرای تذهیب است؛ زیرا پیش از آغاز روند عملی تذهیب بر روی مقوا یا بوم، نیاز است تا طرح و نقش اولیه بهصورت دقیق آمادهسازی شود.
در مراحل انجام تذهیب، جزئیات طرح از پیش تعیین میشود تا نسخههای چاپی یا کپی آن در دسترس باشد و کار بهصورت منظم پیش برود. در پایان این فرایند، شیوه اجرای تذهیب میتواند شامل بهکارگیری عناصر متنوعی نظیر ترنج، شمسه، کتیبه و دیگر نقوش تزئینی باشد.
انتقال طرح تذهیب روی مقوا یا بوم
انتقال طرح روی مقوا به دقت و رعایت ترتیب مراحل نیاز دارد. ابتدا برای انتقال، به کاغذ کالک مناسب طرح نیاز داریم. کاغذ را متناسب با اندازه طرح برش میزنیم تا تمام جزئیات به خوبی مشاهده شوند. سپس با استفاده از چسب کاغذی، کاغذ کالک به بوم فیکس میشود تا هنگام رسم، از جابجایی جلوگیری شود. مرحله بعدی خطوط طرح را با مداد H2 میکشیم. کار را از بالای طرح آغاز کنید و بهصورت تدریجی به سمت بخشهای پایینتر پیش بروید. پیش از باز کردن چسبها، باید طرح کامل بررسی شود تا مطمئن شوید هیچ قسمتی جا نمانده باشد.
پس از اتمام طراحی، برای پاک کردن گرد و غبار اضافی مداد، کاغذ کالک را تکان میدهیم. این کار به جلوگیری از ایجاد لکههای اضافی روی بوم کمک میکند، زیرا باقی ماندن گردهها ممکن است در مرحله انتقال طرح، باعث آلودگی یا چرکی بوم شود. سپس کاغذ کالک را پشتورو کنید و طرح را روی بوم انتقال دهید.
مرحله مهرهکاری: انتقال دقیق طرح روی بوم
در این مرحله کاغذ را دوباره با چسب روی بوم ثابت کرده و با ابزار مُهره کار شروع میشود. مُهره از جنس سنگ بوده و نوع عقیق بهترین کیفیت را دارد. مُهره در اندازهها و شکلهای گوناگون عرضه میشود و استفاده از آن عمدتاً به رسم خطوط طرح با جهت مشخصی مانند از راست به چپ یا از بالا به پایین اختصاص دارد.
هنگام استفاده از مُهره باید فشار دست مناسب باشد، چراکه فشار بیش از حد ممکن است کاغذ کلک را پاره کند و فشار کم باعث انتقال ناقص طرح شود. حرکت دست باید بدون تغییر جهت باشد تا گرافیت مداد به دیگر بخشها پخش نشده و طرح تمیز حفظ شود. پس از اتمام این مرحله، با جدا کردن چسبها و برداشتن کاغذ کلک، طرح به صورت کمرنگ روی بوم نمایان میشود. رعایت دقت در هر گام تضمینکننده کیفیت نهایی کار خواهد بود.
قلمگیری قهوهای تذهیب
وقتی طرح تذهیب را روی بوم اصلی منتقل میکنیم، با استفاده از قلمموی بسیار ظریف (سهصفر یا چهارصفر) و رنگ قهوهای آبرنگ، نقوش منتقلشده را بهصورت کمرنگ قلمگیری میکنیم. هرچه خطوطی که میکشیم، نازکتر و کمرنگتر باشند، ادامهی کار تذهیب برای ما آسانتر خواهد بود. پس از آن، طرح مدادی زیرین را کاملاً با پاککن تمیز میکنیم. در این مرحله، طرح باقیمانده کاملاً اصلاحشده و آمادهی مرحلهی رنگگذاری است.
دلایل قلمگیری اولیه با آبرنگ و پاککردن خطوط مدادی
سؤالی که ممکن است پیش بیاید این است که چرا قلمگیری اولیه را با آبرنگ انجام میدهیم؟ دلیل این موضوع آن است که در طول انجام کار، امکان اینکه طرح مدادی به تدریج محو یا از بین برود، زیاد است. برای جلوگیری از ایجاد مشکل در ادامهی روند کار، لازم است در ابتدا نقوش را با رنگ قهوهای آبرنگ قلمگیری کنیم تا ثبات بیشتری به آن بدهیم.
اهمیت پاککردن خطوط مدادی پیش از رنگآمیزی با گواش
اما چرا پس از این مرحله خطوط مدادی را پاک میکنیم؟ علت این کار این است که اگر روی خطوط مدادی رنگ گواش قرار بگیرد، گذر زمان باعث ترکیب گرافیت مداد با رنگ گواش خواهد شد. این ترکیب موجب افت کیفیت گواش میشود و ویژگی شفافیت و درخشش رنگ را از میان میبرد. به همین علت، رنگهای گواش به حالتی کدر درمیآیند و جذابیت اولیه خود را از دست میدهند.
طلاگذاری در تذهیب
در این مرحله باید قلممویی متناسب با ابعاد کار انتخاب شود. قلمموهای شماره دو، سه یا چهار صفر برای قلمگیری گزینه مناسبی هستند. با استفاده از قطرهچکان، کمی آب تمیز از لیوان برداشته و آن را در بخش رنگ طلایی پالت میریزیم. با حرکت قلممو، رنگ طلایی را با آب ترکیب میکنیم تا به غلظت مورد نظر برسیم. بهتر است هنگام برداشتن رنگ برای رنگآمیزی، از سطح صاف پالت استفاده کنیم.
در مرحله طلاگذاری، تمامی ساقهها، خطوط تزئینی، بندها، برگهای بادامی، جوانهها، کاسبرگها و مرکزی گلها با رنگ طلایی رنگ آمیزی میشوند. لازم است توجه شود که طلاگذاری بهصورت یکنواخت انجام و هیچ اثری از سفیدی بوم در زیر رنگ نمایان نباشد.
برای حفظ هماهنگی رنگی بین ساقهها و گل شاه عباسی، بخشهایی از مرکز این گلها را نیز طلایی میکنیم. همچنین میتوان دایره مرکزی گلها را به رنگ طلایی درآورد تا جلوه بیشتری پیدا کنند. معمولاً دایره مرکزی گلها یا به رنگ طلایی و یا رنگ اصلی گل رنگآمیزی میشود.
رنگهای گواش به سرعت خشک نمیشوند؛ لذا نباید دست روی قسمت خیس رنگ کشید. استفاده از زیردستی توصیه میشود تا کار تذهیب تمیزتر اجرا شود. برای این منظور میتوان از یک برگه تمیز A4 بهره گرفت.
نقاطی که باید به رنگ طلایی رنگآمیزی شوند شامل موارد زیر هستند:
ساقهها
برگها
لوتوسها
کاسبرگها
دستههای لوتوس
اجزایی از گلهای بزرگ
دایرههای مرکزی گلها
مُهره کشی
پس از انجام طلاگذاری، مرحله مُهرهکشی روی رنگ طلایی انجام میشود. این مرحله با هدف ایجاد براقیت در رنگ طلایی که جلوهای ویژه به طرح تذهیب میبخشد، صورت میگیرد. همچنین باید ذکر شود که این اقدام کمک قابلتوجهی به هنرمند در اجرای قلمگیری مشکی میکند.
سطح رنگ طلایی با اجرای مُهرهکشی، صیقلیتر و درخشندهتر مشاهده میشود. برای این منظور، از ابزار مخصوص مُهرهکشی که دارای مُهره عقیق سرکج برای کاربرد در تذهیب است، استفاده میکنیم. ابزار را از قسمت منحنی آن روی خطوط طلایی میکشیم تا به براقیت رنگ طلایی بیافزاید. این کار با دقت و آرامش کامل بر تمامی قسمتهای رنگ طلایی انجام میشود.
در برخی مواقع هنگام مُهرهکشی روی رنگهای طلایی، ممکن است براقیت کافی حاصل نشود. برای رفع این مشکل، میتوان سر ابزار مُهرهکشی را پیش از استفاده، به آرامی روی بینی یا موی دست کشید تا اندکی چرب شود و سپس مُهرهکشی را ادامه داد. تا رنگ طلایی براقتر مشاهده شود. در صورتی که طلاگذاری بر روی کاغذ آهار مُهرهای صورت گیرد، میزان براقی رنگ طلایی نیز افزایش خواهد یافت.
رنگ اسلیمی در تذهیب
مرزبندی رنگها در تذهیب اغلب با استفاده از اسلیمیها و کادرها مشخص میشود. گاهی اوقات، مُذهّبان ترجیح میدهند این تفکیک رنگ با استفاده از حرکتهای ختایی انجام گیرد. اسلیمیها که با پیچ و تابهای زیبا و تنوع کادرها در طراحی وجود دارند، این امکان را فراهم میکنند تا بتوانید طرح اسلیمی را در رنگهای مختلف برای اجرا برگزینید. در برخی موارد، طرح به رنگ طلایی انتخاب میشود، اما غالباً ترکیبی از رنگهای روشن و تیره برای اجرا مورد استفاده قرار میگیرد.
انتخاب رنگها در تذهیب کاملاً به ذوق و مهارت هنرمند بستگی دارد و بر اساس طراحی، قابلیت تغییر دارد. میتوان از رنگهای سردی همچون آبی روشن، سبز روشن و یا رنگهای گرم مانند زرد روشن، اُکر، صورتی و نارنجی برای رنگآمیزی اسلیمیها بهره گرفت.
ساقهها معمولاً در تذهیب به رنگ طلایی دیده میشوند، اما میتوان از رنگهای سفید، سبز یا آبی نیز برای رنگ آمیزی آن استفاده کرد.
رنگ گلها در تذهیب
هنر تذهیب یکی از ظرایف و زیباییهای فرهنگ و هنر ایرانی است که نیازمند دقت و خلاقیتی بینظیر است. در این هنر، گلها پس از رنگآمیزی وارد مرحله پردازش میشوند و با استفاده از زمینهای که اطراف آنها ایجاد میشود، جلوهای زیباتر پیدا میکنند. در رنگآمیزی گلها باید به گونهای عمل کرد که طیفهای رنگی به صورت یکنواخت در سراسر طرح توزیع شود و از تمرکز یک رنگ در نقطهای خاص اجتناب گردد. انتخاب رنگها کاملاً سلیقهای بوده و از تجربه هنرمند نشأت میگیرد.
رنگآمیزی گلها در تذهیب بر سه دسته اصلی تقسیم میشود:
1. رنگهای گرم مانند صورتی و نارنجی
2. رنگهای سرد نظیر سبز و آبی روشن
3. رنگهای خنثی شامل سبز آبی، سبز کلهغازی، بنفش، زرد، و سفید
استفاده از تمام این طیفها برای ایجاد توازن و هماهنگی در طرح اهمیت دارد. در برخی موارد میتوان قسمتی از گل را طلایی جلوه داد یا بخشهایی را اصلاً رنگآمیزی نکرد تا همان رنگ طبیعی کاغذ ظاهر شود. چنین سبک کاری عموماً در تذهیب آثار خوشنویسی دیده میشود. نکته مهم دیگر این است که توزیع متعادل رنگهایی مانند نارنجی و صورتی باید به گونهای انجام شود که در یک نقطه خاص از طرح تجمع نداشته باشند. بزرگی یا کوچکی طرح نیز در انتخاب تعداد رنگها مؤثر است؛ طرحهای کوچک معمولاً با رنگهای کمتر و کارهای بزرگتر با گسترهای وسیعتر از رنگها به نمایش درمیآیند.
رنگهای روشن زمانی که در کنار یکدیگر قرار میگیرند جلوه بیشتری دارند؛ برای مثال آبی در کنار صورتی یا نارنجی کنار سبز ترکیبهای جذابی ایجاد میکنند.
قلمگیری در تذهیب
مرحله بعدی کار، قلمگیری است که یکی از حساسترین بخشها به شمار میرود و نیازمند مهارت بالایی است. طراحی گلها، شاخهها، اسلیمیها و کادرها در این مرحله به بهترین شکل خود تجلی پیدا میکند. برای قلمگیری باید از قلمموی بسیار ظریف استفاده کرد؛ قلمموهایی با موی گربه یا گراف دو صفر بهترین انتخابها هستند. مرکب مناسب این کار، مرکب خشک است و قلمگیری حتماً با رنگ مشکی انجام میشود؛ استفاده از سایر رنگها به طور معمول خاص سبکهای دیگر مانند مینیاتور یا تشعیر است.
برای قلمگیری به ظروف آب تمیز و ظروف با زمینه روشن نیاز داریم. حرکت صحیح قلممو هنگام برداشتن مرکب از ظرف بسیار مهم است و باید توجه داشت که مقدار آب مرکب نباید بیش از حد باشد، زیرا باعث پخش شدن و از کنترل خارج شدن خطوط میشود. ترکیب مرکب با آب نیز احتیاج به تکنیکی خاص دارد؛ چرخش همزمان قلممو هنگام حرکت باعث میشود مرکب یکنواخت شده و نوک قلممو آمادگی حفظ ظرافت خط را پیدا کند.
رازهای قلمگیری دقیق در تذهیب
هنگام قلمگیری، نحوه گرفتن قلممو اهمیت بسیاری دارد؛ این ابزار باید در حالت عمودی نگه داشته شود تا تنها نوک آن با سطح کاغذ یا بوم تماس پیدا کند. قبل از شروع روی طرح اصلی، آزمایش چند خط روی کاغذ جداگانه توصیه میشود تا میزان تسلط و یکنواختی خطوط بررسی شود. ظرافت قلمگیری نشاندهنده مهارت هنرمند است؛ مرکببرداری صحیح به شما این امکان را میدهد که با یکبار شارژ قلم، چندین عنصر طرح را کامل کنید. ضخامت خطوط باید یکنواخت باشد؛ برای رسم خطوط بلند نیز کنترل تنفس توصیه شده تا دقت و آرامش حفظ شود.
تمام این مراحل باید در محیطی ساکت و آرام انجام شود، جایی که بتوان بر جزئیات تمرکز کرد. یک اجرای دقیق برای قلمگیری یک گل ارزش بیشتری دارد نسبت به تکمیل سریع اما بیدقت یک شمسه بزرگ. پس از اتمام کار، شستشوی دقیق قلممو با آب ضروری است تا بقایای مرکب روی آن باقی نماند.
این دقت و حساسیتهاست که هنر تذهیب را از دیگر شاخههای هنری متمایز میکند و به آن جلوهای منحصر به فرد میبخشد.
پرداز در تذهیب
پرداز یا داغی، به تیرگیهایی گفته میشود که بهمنظور زیباسازی گلها در هنر تذهیب ایجاد میشوند. این فرآیند به اثر هنری جلوهای لطیف و زیبا میبخشد. قلمموهای مورد استفاده در پرداز باید نوک تیز و مناسب برای جزئیات باشند، و با توجه به ظرافت کار، انتخاب قلممو نیز اهمیت پیدا میکند. رنگ پرداز نسبت به رنگ زمینه گل، کاملاً متمایز و بارز است.
انواع پرداز در دو روش کلی تقسیم میشوند:
پرداز از داخل به خارج گلبرگ
پرداز از خارج به داخل گلبرگ
پرداز از داخل به خارج گلبرگ
هر گل با رنگ خودش پرداز میشود؛ بهعنوان مثال گل صورتی با رنگ قرمز، گل آبی بسیار روشن با رنگ آبی، گل سبز روشن با رنگ سبز و گل بنفش روشن با رنگ بنفش پرداز میشود. اما در مورد گلهای سفید و زرد، شرایط متفاوت است؛ گل زرد را معمولاً با رنگ نارنجی و گل سفید را میتوان با هر رنگ دلخواه پرداز کرد.
برای آغاز فرآیند پرداز، ابتدا قلممو را مرطوب کرده و در رنگ مورد نظر قرار میدهیم. پس از مخلوط کردن رنگ گواش با آب، قلممو را روی سطح سفید درب آبرنگ حرکت داده، سپس میزان آب مناسب را اضافه میکنیم و پرداز را بر تذهیب اجرا میکنیم. پرداز از داخل به خارج گلبرگ در سه مرحله انجام میشود:
در این مرحله، رنگ مورد نظر باید بسیار کمرنگ انتخاب شود بهطوری که دوسوم گل با آن رنگآمیزی شود بدون آنکه رنگ اصلی گل محو گردد. نکته مهم این است که رنگ کمرنگ نباید روی خطوط قلمگیری قرار گیرد و حرکت قلممو باید به سمت گوشهها یا تیزیهای گل و گلبرگها هدایت شود.
در این مرحله همان رنگ انتخاب شده با غلظت بیشتری آماده میشود؛ یعنی مقدار آب کاهش یافته و رنگ بیشتری استفاده میشود. سپس دو سوم ناحیه مرحله قبل با این رنگ پررنگتر پوشانده شده و پرداز به دقت اجرا میشود. برای اطمینان از شدت رنگ، بهتر است آن را روی کاغذ زیر دستی بررسی کنیم.
در این مرحله رنگ مستقیماً از آبرنگ برداشته شده و دانههای رنگی بیشتر با مقدار بسیار کمی آب ترکیب میشوند. این مرحله شامل اشارههای نهایی کوچک به گلبرگهاست که ظرافت اثر هنری را تکمیل میکنند.
پرداز از خارج به داخل گلبرگ در دو مرحله عملیاتی است:
در این مرحله ابتدا رنگ کمرنگ انتخابشده در فضای بیرونی گلبرگ قرار داده میشود. باید مراقب باشیم که خطوط قلمگیری و رنگ اصلی گل آسیب نبینند. حرکت قلممو باید کاملاً منطبق بر شکل طبیعی گل یا گلبرگ باشد تا نتیجه نهایی رضایتبخش باشد.
در این مرحله رنگ با غلظت بیشتری آماده شده و پس از بررسی شدت رنگ روی کاغذ زیر دستی، هالهای از رنگ در اطراف بخش بالایی خارجی گلبرگ اجرا میشود تا پرداز نهایی شکل گیرد و جزئیات هنری برجستهتر شوند.
رنگ پسزمینه در تذهیب
رنگ پسزمینه در هنر تذهیب، طیفهای گستردهای دارد، اما از میان آنها، رنگهای لاجورد و شنگرف بهعنوان سنتیترین و پرکاربردترین انتخابها شناخته میشوند. لاجورد، که در زبان انگلیسی به عنوان “پرشین بلو” معروف است، رنگی ایرانی محسوب میشود و از سنگهای لاجورد موجود در ایران و افغانستان استخراج میگردد. شنگرف نیز نوعی رنگ قرمزِ متمایل به نارنجی است که از رسوب مس حاصل میشود.
برای فرآیند رنگآمیزی پسزمینه، علاوه بر رنگهای متنوع، نیاز به قلممو با نوک ظریف و ظرف آب تمیز وجود دارد. تُن رنگهای زمینه باید عموماً پررنگتر از رنگهای روشن گلها باشد و این تضاد باعث جلوه بیشتر طرحها میشود. با این حال، در برخی موارد از رنگ طلا نیز برای زمینه استفاده میشود تا جلوهای باشکوه به اثر هنری بخشیده شود.
رنگآمیزی پسزمینه نیازمند دقت بالاست. ابتدا باید محدودهای که قرار است رنگ شود را مشخص کرده و قلممو را درون رنگ لاجورد یا هر رنگ دیگر دلخواه قرار داد. سپس با تنظیم غلظت و حجم رنگ روی نوک قلممو، کار آغاز میشود. نکته مهم این است که قبل از شروع به رنگآمیزی نقاط ظریف، حجم اضافی رنگ را بر بخشهای بزرگتر کاهش دهید تا از خراب شدن قسمتهای حساس طرح جلوگیری شود. نقاط کوچک مانند اطراف گلها و برگها را تنها زمانی رنگ کنید که قلممو سبک شده باشد.
تکنیکهای رنگآمیزی یکنواخت پسزمینه در تذهیب
ضروری است که روند رنگآمیزی پسزمینه بدون وقفه انجام گیرد؛ توقف حین کار میتواند باعث ایجاد سایه روشنهای ناخواسته در سطح زمینه شود. اگر مجبور به وقفه شدید، بهتر است که رنگگذاری را در بخشی مشخص و مجزا متوقف کنید تا لک یا تغییر تُن رنگ به حداقل برسد.
برای شروع، بهتر است ابتدا از قسمتهای باریک طرح آغاز کنید و از ترکیب مناسب آب و رنگ بهره بگیرید تا نتیجهای یکنواخت حاصل شود. اگر مقدار آب زیاد باشد، رنگ رقیقتر شده و کاغذ زیر آن پیدا خواهد شد. از طرفی، چنانچه آب کم باشد و رنگ غلیظتر استفاده شود، پسزمینه ممکن است زبر و برجسته شود که به مرور زمان دچار آسیبدیدگی خواهد شد.
در هنگام رنگآمیزی دقت کنید تا رنگ بر روی جزئیات طراحی مانند قلمگیریها، گلها، بندها یا اسلیمیها نریزید. تنوع موجود در انتخاب رنگ پسزمینه به شما امکان میدهد سلیقه خود را اعمال کنید و جلوه اثر هنری را مطابق میل خود تغییر دهید.
از استفاده مستقیم گواش خام برای رنگآمیزی پسزمینه باید اجتناب کرد. برای ایجاد کیفیت مطلوب در هنر تذهیب، بهتر است دو یا سه تُن رنگ تیره را با یکدیگر ترکیب کنید تا در نهایت یک رنگ غنی و یکنواخت داشته باشید که به زیبایی اثر کمک کند.