یکی از مراحل کلیدی و بنیادی در هنرهای سنتی، بهویژه در هنر تذهیب قلمگیری است که نقش مهمی در ایجاد دقت و ظرافت اثر نهایی دارد. قلمگیری به معنای رسم خطوط دقیق و کنترلشده روی طرح اولیه با استفاده از قلممو و مرکب است، بهگونهای که تنها نوک قلم با سطح کاغذ یا بوم تماس پیدا کند و خطوط بهصورت یکنواخت و منظم ایجاد شوند.
قلمگیری؛ پایهی دقت و ظرافت در هنر تذهیب
هدف قلمگیری، تثبیت خطوط طراحی پیش از رنگآمیزی و جلوگیری از محو یا تغییر شکل نقوش است. این مرحله شامل تمرکز بالا، کنترل فشار دست و رعایت جهت حرکت قلممو است. همچنین، پیش از آغاز قلمگیری اصلی، توصیه میشود چند خط آزمایشی روی کاغذ جداگانه رسم شود تا میزان تسلط و یکنواختی خطوط بررسی گردد.
قلمگیری نه تنها جنبه فنی دارد، بلکه بیانگر مهارت و دقت هنرمند است؛ خطوط دقیق و یکدست کیفیت اثر را افزایش میدهد و زمینه مناسبی برای مراحل بعدی مانند رنگآمیزی و تزئین فراهم میکند. رعایت نکات ایمنی، شستشوی دقیق قلممو و انجام کار در محیطی آرام، از دیگر نکات مهم این مرحله محسوب میشوند. بهطور کلی، قلمگیری، پایه و ستون اصلی تذهیب است که جلوه و ظرافت نهایی اثر را تضمین میکند.
پیشینه قلمگیری در نقاشیهای قدیم ایرانی
تاریخچه قلمگیری در نقاشیهای قدیم ایرانی به دورههای نخستین هنرهای تصویری ایران بازمیگردد، جایی که نقاشیهای دیواری، کتابهای خطی و نگارههای اولیه شکل گرفتند. قلمگیری به عنوان مرحلهای کلیدی در فرآیند خلق آثار، همواره جایگاهی ویژه داشته است، زیرا خطوط دقیق و منظم پایه و اساس تزئینات و جزئیات نقاشی ایرانی را تشکیل میدهند.
در آثار نگارگری دوره سلجوقی و تیموری، نقش قلمگیری بیش از هر چیز در تعیین چارچوب و تثبیت نقوش آثار هنری مشهود است. هنرمندان این دوره با استفاده از مرکب و قلمموهای ظریف، خطوط اولیه طرحها را با دقت بسیار رسم میکردند تا بعدها مراحل رنگآمیزی و تذهیب بدون نقص و هماهنگ انجام شود.
در دوره صفویه، با تکامل سبکهای نگارگری و افزایش پیچیدگی جزئیات، اهمیت قلمگیری بیشتر شد و به عنوان معیاری از مهارت و ظرافت هنرمند شناخته میشد. بنابراین، پیشینه قلمگیری نشاندهنده توجه هنرمندان ایرانی به دقت، نظم و زیبایی در تمام مراحل خلق اثر است و این هنر، پایهای برای توسعه نقاشی ایرانی محسوب میشود.
ضرورت قلمگیری در تذهیب
ضرورت قلمگیری در تذهیب از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا این مرحله پایه و اساس کیفیت و دوام آثار هنری محسوب میشود. قلمگیری به معنای رسم خطوط دقیق و کنترلشده روی طرح اولیه با قلممو و مرکب است و تضمین میکند که نقوش تزئینی مانند ترنج، شمسه، اسلیمیها و کتیبهها بهصورت هماهنگ و یکنواخت روی سطح کاغذ یا بوم منتقل شوند.
یکی از دلایل اصلی ضرورت قلمگیری، ثبات خطوط و جلوگیری از محو شدن یا تغییر شکل نقوش است. در طول مراحل بعدی رنگآمیزی و طلاکاری، اگر خطوط اولیه واضح و دقیق نباشند، هماهنگی و زیبایی طرح بهطور قابلتوجهی کاهش مییابد.
همچنین، قلمگیری به هنرمند کمک میکند کنترل فشار دست، جهت حرکت قلم و ضخامت خطوط را بهخوبی اعمال کند، که این موارد برای حفظ جزئیات ریز مانند گلها، اسلیمیها و حاشیهها ضروری است. در نهایت، قلمگیری در تذهیب، کلید دستیابی به آثار با کیفیت، دقیق و ماندگار است و بدون آن، اجرای حرفهای تذهیب امکانپذیر نیست.
تکنیکهای قلمگیری در تذهیب
تکنیکهای قلمگیری در تذهیب مجموعه روشها و مهارتهایی است که هنرمند برای رسم خطوط دقیق و یکنواخت طرحهای تذهیب به کار میبرد. رعایت این تکنیکها موجب میشود نقوش هماهنگ، منظم و با ظرافت اجرا شوند و مراحل بعدی مانند رنگآمیزی و طلاکاری به بهترین شکل انجام گیرد.
1.کنترل تماس قلممو برای اجرای خطوط ظریف و دقیق
در هنگام قلمگیری، باید توجه داشت که قلممو کمترین تماس را با سطح کاغذ یا بوم داشته باشد تا خطها ظریف و تمیز اجرا شوند. هرچه قلممو عمودتر بر سطح کار قرار گیرد، میزان تماس آن کمتر شده و کنترل هنرمند بر حرکت قلم افزایش مییابد. به این ترتیب میتوان خطوطی دقیق، روان و زیبا ایجاد کرد.
2.نحوهی صحیح حرکت قلممو در قلمگیری
قلممو باید بهصورت عمودی نگه داشته شود تا کنترل بیشتری بر حرکت آن داشته باشید. خطوط باید با حرکاتی آرام، پیوسته و یکنواخت کشیده شوند تا از لرزش یا تغییر ضخامت ناخواسته جلوگیری شود. معمولاً رسم خطوط از راست به چپ یا از بالا به پایین انجام میگیرد، زیرا این جهتها به جلوگیری از پراکندگی و پخش شدن مرکب کمک میکنند و نتیجهای تمیز و منظم به همراه دارند.
3.اهمیت تمرین خطوط آزمایشی پیش از قلمگیری
رسم خطوط آزمایشی روی کاغذی جداگانه، روشی کاربردی برای سنجش غلظت مرکب، کنترل حرکت قلممو و تسلط بر یکنواختی خطوط است. این تمرین به هنرمند کمک میکند تا پیش از آغاز کار اصلی، از کیفیت مرکب و روانی قلممو اطمینان پیدا کرده و خطوطی دقیق و هماهنگ ترسیم کند.
4.یکدستی و هماهنگی در اجرای خطوط قلمگیری
خطوط باید متناسب با اندازه و جزئیات طرح اجرا شوند تا تمامی عناصر در هماهنگی و تعادل قرار گیرند. برای رسم خطوط بلند، نیازی نیست که آن را در یک مرحله انجام دهید؛ میتوان آن را در چند مرحله قلمگیری کرد. با این حال، باید دقت داشت که ضخامت خطوط در تمام طول مسیر یکنواخت و یکدست باقی بماند تا جلوهی نهایی کار تمیز و هماهنگ باشد.
انجام قلمگیری در محیط آرام و شستشوی دقیق قلممو پس از کار از نکات ضروری برای حفظ کیفیت و طول عمر ابزار است. رعایت این تکنیکها پایهای برای خلق آثار تذهیب دقیق، زیبا و ماندگار است.
تفاوت قلمگیری در تذهیب و نگارگری
تفاوت قلمگیری در تذهیب و نگارگری بیشتر در هدف، ابزار، میزان جزئیات و شیوهی اجرای خطوط است. در تذهیب، خطوط معمولاً برای تعیین مرز و نظم در نقوش هندسی و اسلیمی به کار میروند و غالباً یکنواخت و تیز هستند. اما در نگارگری، قلمگیری برای نمایش حجم، حرکت و احساس در چهرهها و اندامها انجام میشود و خطوط میتوانند تنوع ضخامت و نرمی بیشتری داشته باشند. با این حال، در هر دو هنر، دقت، تمرکز و ظرافت در اجرای خطوط اهمیت فراوانی دارد.
تفاوت قلمگیری در تذهیب و نگارگری عبارتند از:
هدف از قلمگیری
در تذهیب، قلمگیری برای تثبیت نقوش تزئینی و هندسی مانند ترنج، شمسه، اسلیمیها و کتیبهها انجام میشود و هدف اصلی، آمادهسازی طرح برای مراحل رنگآمیزی و طلاکاری است. در نگارگری، قلمگیری برای تعریف فرمها و جزئیات تصویری مثل چهرهها، لباسها، مناظر و اشیاء به کار میرود و بیشتر جنبه تصویری و بیان محتوا دارد.
نوع خطوط و ابزار
در تذهیب، خطوط بیشتر هندسی، متقارن و یکنواخت هستند و معمولاً با قلمموهای نازک و مرکب یا رنگ قهوهای اجرا میشوند. در نگارگری، خطوط میتوانند متغیر، ارگانیک و طبیعی باشند و علاوه بر قلممو، از قلمنوکباریک (قلمموی فلزی یا پر) برای جزئیات ظریف استفاده میشود.
سبک اجرای خطوط
اجرای خطوط در تذهیب، تمرکز روی یکنواختی، دقت و حفظ تقارن است.
خطوط در نگارگری، قلمگیری آزادتر است و علاوه بر دقت، بیان حرکت، حجم و حالت اجسام و شخصیتها اهمیت دارد.
ویژگیهای کلی قلمگیری در تذهیب و نگارگری
در مجموع، قلمگیری در تذهیب حالتی هندسی، منظم و تزئینی دارد و بیشتر برای مشخص کردن ساختار و هماهنگی نقوش به کار میرود. در مقابل، قلمگیری در نگارگری ماهیتی بیانگر، بصری و توصیفی دارد و هدف آن نمایش جزئیات، عمق و فضای اثر هنری است.
نتیجه گیری
قلمگیری، از بنیادیترین مراحل در هنرهای سنتی ایران، بهویژه تذهیب و نگارگری است که دقت، ظرافت و هماهنگی نهایی اثر را تضمین میکند. این مرحله نهتنها مهارتی فنی، بلکه جلوهای از حوصله، تمرکز و هنرمندی خالق اثر است. در تذهیب، قلمگیری نظم و تقارن نقوش را حفظ میکند و در نگارگری، به بیان احساس، حجم و فضا کمک مینماید. رعایت اصولی چون کنترل تماس قلممو، یکدستی خطوط، تمرین مداوم و شناخت جهت حرکت قلم، اساس اجرای صحیح و حرفهای قلمگیری محسوب میشود.
از گذشته تا امروز، قلمگیری در نقاشی ایرانی همواره نشاندهندهی تعهد هنرمند به دقت، زیبایی و اصالت هنر ایرانی بوده است. در حقیقت، بدون اجرای درست قلمگیری، هیچ اثر تذهیب یا نگارگری نمیتواند به کمال بصری و فنی خود برسد. بنابراین میتوان گفت که قلمگیری، روح نظم، زیبایی و بیان هنری در آثار سنتی ایران است و شناخت و تسلط بر آن، راه رسیدن به خلق آثاری ماندگار و اصیل را هموار میکند.
اسلیمی، یکی از مهمترین نقوش و آرایههای ایرانی-اسلامی و از جلوههای درخشان نگار هنر ایران است. هنرمندان ایرانی خطهای پیچیده، منحنیها و قوسهای دورانی متنوع را در نقشمایههای سنتی به کار میبرند و از آنها به طور گسترده در تزئینات معماری ایرانی، سفالگری، کتیبهنگاری و کاشیکاری سنتی استفاده میکنند. نقوش اسلیمی گاه بهعنوان طرح اصلی تزئینی و گاه در کنار دیگر نقوش تذهیبی، نگارگری ایرانی، کتابآرایی، فرشبافی و هنرهای سنتی اسلامی بهکار میرود. این طرحهای اسلیمی و arabesque ایرانی بیانگر پیوند عمیق میان زیباییشناسی ایرانی و معنویت اسلامی در سیر تحول هنر ایرانزمین هستند.
تعریف اسلیمی
زبانشناسان واژه «اسلیمی» را از کلمه «اِسْلیم» گرفتهاند؛ «اِسْلیم» خود شکل تغییر یافته واژه «اسلام» است، و به همین دلیل برخی آن را «اسلامی» مینامند. «لغتنامه دهخدا» واژه «اسلیمی» را به عنوان طرح یا شکلی دارای پیچوخم و نقشهای خاص اسلیمی تعریف میکند.
هنرمندان نقوش اسلیمی را که از خطوط پیچیده، منحنیها و قوسهای دورانی گوناگون تشکیل شدهاند، در تزئینات سفال، کاشی، فرش، معماری، کتابآرایی و صنایع فلزی طراحی و ترسیم میکنند.
اسلیمی نماد درخت زندگی
اسلیمی نمودار تجریدی «درخت زندگی» یا صورت عام درخت، بهویژه درخت تاک را نشان میدهد. این طرح با گردشها و پیچشهای پیدرپی و هماهنگ شاخههای آراسته به برگها، نیمبرگها و گرهها از پایهای به نام «بند اسلیمی» میروید و با نظمی خاص و شکلی چشمنواز میان اجزای خود، طرحی ویژه از درخت را ارائه میکند.
تمام منحنیهای اسلیمی جهتی به درون و جهتی به بیرون دارند که جزء ذات اسلیمی است که این گرایش به بینهایت بودن خداوند دارد و نشان از جاودانگی پروردگار عالم بهشمار میرود.
اسلیمی طرحی است متشکل از قوسهای دورانی زیبا که با چنگها، ماهیچهها، سرچنگها، گرهها و انشعابهای مناسب کامل میشود و زیبایی و شکوه خاصی را دربر میگیرد.
اسلیمی الهام از درخت تاک
آنچه از صورت ظاهر اسلیمی آشکار است این است که گویا نقاش و مذهّب در وضع این نقش به تاک انبوه و گشن نگریسته و از آن الهام گرفته است، زیرا تاک از پیچیدگیها، خمیدگیها، در هم رفتگیهای برگها و پیچشهای تنه و ساقهها و شاخهها همانگونه برخوردار است که در نقش اسلیمی نیز آنها را میتوان دید.
هم میتوان گفت که مذهّب و نقاش ایرانی در طراحی نقش اسلیمی گیاهی احتمالاً از دیدن گیاه زیبای عَشَقه (عشقه پیچان) الهام گرفتهاند. این گیاه در ایران فراوان میروید و حتی ذهن عارفان را به تبیین مفهوم «عشق» معطوف کرده است. عشقه پیچان حالت پیچاپیچ دارد و با همه پیچوخمها به سوی بالا رشد میکند. به همین ترتیب، نقش اسلیمی گیاهی نیز معمولاً به سمت بالا ترسیم میشده است.
میتوان گفت که مذهّب و نگارگر ایرانی در طراحی نقشمایه اسلیمی گیاهی الهام گرفته است. این نقش از جلوههای درخشان نگار هنر ایران و یکی از اصیلترین نقوش تزیینی و آرایههای ایرانی-اسلامی بهشمار میآید. به احتمال زیاد، الهام آن از تماشای گیاه زیبای عَشَقه (عشقه پیچان) گرفته شده است.
این گیاه در طبیعت ایران بهوفور میروید. پیچوتابهای آن یادآور خطوط منحنی و قوسهای دورانی اسلیمی است. این عناصر در تذهیب، نگارگری، کاشیکاری و طرحهای سنتی ایرانی نمود پیدا میکنند.
همچنانکه عشقه پیچان با تمام پیچوخمها بهسوی بالا رشد میکند، نقوش اسلیمی گیاهی نیز در هنر ایرانی-اسلامی به صورت صعودی ترسیم میشدهاند. این نقشها با حرکتهای نرم و پیوسته، نمادی از عشق، تعالی و زیبایی معنوی در هنر ایرانزمین هستند.
تکرار و گردش در تذهیب
تکرار، مبنای کار اسلیمی
مبنای شکلگیری نقش اسلیمی در نگار هنر ایران بر تکرار خطوط پیچخورده، گردشهای تودرتو و منحنیهای پیوسته استوار است.
این نقوش اسلیمی و آرایههای ایرانی-اسلامی با تکرار مداوم و بیپایان خطوط ایجاد میشوند. این تکرار، نوعی ریتم بصری و هماهنگی در طراحی سنتی ایرانی پدید میآورد. چنین جلوهای در تذهیب، نگارگری و دیگر هنرهای تزئینی ایرانی به خوبی مشاهده میشود.
در این نقشمایه ایرانی، تکرار و پیچوخمهای مکرر وجود دارد. این عناصر اگرچه قرینهسازی کمّی و هندسی معمول ندارند، اما نظمی درونی و معنوی ایجاد میکنند. نتیجه، قرینهای کیفی و نمادین است. این قرینه بازتابی از زیباییشناسی هنر ایرانی-اسلامی و روح بیپایان آن در طرحهای اسلیمی بهشمار میآید.
اسلیمی در هنر باستان
آثار بر جای مانده از دوره اشکانی میتوان نقشهای گیاهی را دید. برخی از نقوش این دوره را میتوان پیشینه طرحهای گیاهی در ایران به شمار آورد و به نمونههای بسیار استادانه از طرحهای گیاهی بر سنگنگارهها، گچبریها و اشیاء فلزی برمیخوریم. در آثار این دوره همچون گذشته، اسلیمی گاه به صورت نقش اصلی و گاهی به جای حاشیه تزیینی بهکار رفته است.
هنرمندان ایرانی در دوره ساسانی نقشهای گیاهی را بیشتر در حجاریها و گچبریها بهکار بردند و با این آثار، چیرهدستی خود را در معماری نشان دادند.
نقش های گیاهی در دوره ساسانی
اسلیمی در هنر اسلامی
هنرمندان مسلمان ایرانی بهدلیل محدودیتهای شرعی در استفاده از نقوش انسانی و حیوانی، بهسوی آفرینش نقوش گیاهی و طرحهای اسلیمی گرایش یافتند. این تحول، نقطهی عطفی در سیر تکامل نگار هنر ایران و پیدایش آرایههای ایرانی-اسلامی و نقشمایههای تزیینی سنتی بهشمار میآید.
نقوش اسلیمی که با بهرهگیری از طبیعت و استفاده از خطوط منحنی، پیچان و دورانی شکل گرفتهاند، جلوهای بینظیر به هنر نگارگری ایران بخشیده و اساس بسیاری از ظرافتهای تذهیب، کاشیکاری و هنر قالیبافی ایرانی را رقم زدهاند. این نقشمایهها که نمودی از زیباییشناسی غنی، عمق معنایی و هویت فرهنگی هنر ایرانزمین هستند، در بستر هنرهای اسلامی جلوهای جاودان یافتهاند.
با گذر زمان و پیشرفت تمدن اسلامی، هنرمندان طرحهای گیاهی الهامگرفته از نقشمایههای ساسانی را که در آغاز ساده و ابتدایی بودند، بهتدریج به نقوش اسلیمی پیچیده، ظریف و هماهنگ امروزی تبدیل کردند.این تحول هنری را میتوان در جلوههای گوناگون هنر ایرانی و هنرهای اسلامی همچون تذهیب، نگارگری، کاشیکاری، معماری، فرشبافی و کتابآرایی ایرانی مشاهده کرد؛ آثاری که نمودار پیوند عمیق میان زیباییشناسی ایرانی و معنویت اسلامی هستند.
هنرمندان اسلامی نقش اسلیمی را بهعنوان طرحی تزیینی باستانی خلق کردند و در طراحی آن از پیچشها و انحناهای گیاهی و گاهی حیوانی الهام گرفتند. آنها این نقش را در هنرهای گوناگون مانند کتابآرایی، تذهیب، کاشیکاری، قالیبافی و معماری بهکار بردند. این نقش پس از اسلام و به ویژه در دوره اسلامی، با تغییراتی در حاکمیتها و تاکید بر تزیینات کتب مقدس و متون ادبی، گسترش و تکامل بیشتری پیدا کرد و به یکی از عناصر اصلی هنرهای اسلامی تبدیل شد.
اسلیمی در این دوران، به عنوان یک نقش تزیینی با اهمیت در کتابآرایی و سایر هنرها مطرح شد. هنرمندان اسلامی از اسلیمی در حوزههای مختلفی مانند تذهیب (تزیین کتب و اوراق)، خوشنویسی، کاشیکاری، قالیبافی و معماری استفاده کردند. در دورههای مختلف اسلامی، به ویژه در دوره صفویه، اسلیمی به اوج تکامل و ظرافت خود رسید و در آثار هنری متنوعی به کار رفت.
کاربردهای اسلیمی در هنرهای مختلف
1.اسلیمی در سفالگری
هنرمندان ایرانی نیز در دوره اسلامی طرحهای اسلیمی را زینتبخش دست آفریدههای هنری خود ساختند، و به نوآوریهایی نیز پرداختهاند. رونق و گسترش سفالگری و کاربرد روزافزون سفالینه، اسلیمی را از نخستین سدههای هجری به نگاره سفالینه تبدیل کرد.
نقوش اسلیمی بهعنوان یکی از اصلیترین و زیباترین نقشمایههای تزیینی در نگار هنر ایران، جایگاهی ویژه در هنر سفالگری ایرانی دارند. این آرایههای ایرانی-اسلامی که از دیرباز در تزئین ظروف، کاشیها و اشیای سفالی بهکار رفتهاند، جلوهای از زیباییشناسی هنر ایرانی و روح معنوی هنر اسلامی را به نمایش میگذارند.
هنرمندان ایرانی با استفاده از طرحهای اسلیمی و خطوط منحنی، چرخان و پیچیده، ترکیبی از ظرافت و نظم را پدید میآورند و این هنر را بر پایهی سنت غنی تذهیب، نگارگری و آرایههای تزئینی ایرانزمین بنا میکنند. این نقوش نهتنها جنبهی زیباشناختی دارند، بلکه بازتابی از هویت فرهنگی و نمادهای عرفانی هنر ایرانی نیز بهشمار میآیند.
نقوش اسلیمی در سفالگری شامل خطوط منحنی و پیچیدهای است که از ترکیب عناصر گیاهی و هندسی به وجود میآیند. این نقوش اغلب شامل طرحهایی مانند پیچکها، برگها، گلها و ساقههای گیاهی هستند که به صورت منظم و متقارن در کنار هم قرار میگیرند. نقوش اسلیمی در سفالگری برای تزئین انواع ظروف مانند بشقاب، کاسه، کوزه، و همچنین کاشیهای دیواری و لعابدار به کار میروند.
در دوران اسلامی، به ویژه در دوران سلجوقی و صفوی، این نقوش به اوج شکوفایی خود رسیدند و به طور گسترده در تزئین سفالها به کار رفتند.
نقوش اسلیمی در سفالینه های عصر صفوی
2.اسلیمی در کتاب آرایی(تذهیب)
از سده پنجم هجری قمری، نقوش اسلیمی در حوزهی نگار هنر ایران و بهویژه در هنر کتابآرایی و تذهیب ایرانی جایگاهی برجسته یافتند. در این دوران، طرحهای اسلیمی ظریف و پیچیده بهعنوان آرایههای ایرانی-اسلامی در تزئین شمسهها، ترنجها و حاشیههای آثار خطی بهکار گرفته شدند و زیبایی خاصی به نگارگری و هنرهای تزیینی ایرانی بخشیدند.
این نقشمایههای اسلیمی با ظرافتی کمنظیر، جلوهای از زیباییشناسی هنر ایرانی و روح معنوی هنر اسلامی را در آثار مکتوب و مذهبی به نمایش گذاشتند و نقشی ماندگار در تاریخ هنر ایرانی-اسلامی بر جای نهادند.
نقوش اسلیمی یکی از عناصر تزیینی مهم در کتابآرایی هستند که از دوران اسلامی به بعد به طور گسترده در این هنر به کار رفتهاند. این نقوش که شامل پیچشها و منحنیهای گیاهی و هندسی هستند، زیبایی و جذابیت خاصی به صفحات کتابها میبخشند. به طوری که در حاشیه قطعههای خط و تصویر؛ زمینه سرلوحهها؛ زمینه سرسورههای نسخ قرآن و زمینه شمسهها، لَچَکیها و کتیبههای حواشی جلدهای ضربی و مُعَرَّقِ کتابها از آن استفاده شده است.
نقوش اسلیمی در کتابآرایی به اشکال مختلفی از جمله اسلیمی ساده، اسلیمی ماری، اسلیمی خاتمکاری و … به کار رفتهاند. این نقوش معمولاً در حاشیه صفحات، سرلوحهها، ترنجها، و سایر فضاهای خالی کتاب به کار میروند تا زیبایی و جذابیت بیشتری به کتاب ببخشند. اسلیمی اغلب با سایر نقوش مانند خطوط کوفی و ثلث، گلها و برگها، و نقوش هندسی ترکیب میشود تا یک اثر هنری کامل و هماهنگ ایجاد شود.
استفاده از نقوش اسلیمی در کتابآرایی علاوه بر زیبایی بصری، میتواند تأثیر عمیقی بر مخاطب بگذارد و او را به تفکر و تأمل در معانی و مفاهیم عمیقتر سوق دهد. این نقوش به دلیل ماهیت پیوسته و دایرهای خود، نمادی از تداوم و استمرار هستند و میتوانند به عنوان یک عنصر تزیینی همیشگی در کتابها به کار روند.
نقوش اسلیمی در تزیین قرآنها به وفور به کار رفتهاند و به عنوان یکی از عناصر اصلی تزیینی در این کتاب مقدس شناخته میشوند. این نقوش در شاهنامهها و کتابهای ادبی، علمی، و مذهبی برای تزیین صفحات و تصاویر استفاده شده است و به زیبایی و جذابیت این کتابها افزوده است، که نشان از اهمیت این نقوش در فرهنگ و هنر اسلامی دارند.
نقش اسلیمی در دیباچه مذهب کتاب جامع الاصول ابن اثیر در عهد تیموری
3.اسلیمی در قالیبافی
نقوش اسلیمی بهعنوان یکی از اصلیترین و ماندگارترین نقشمایههای تزیینی در نگار هنر ایران، جایگاهی ویژه در هنر قالیبافی ایرانی دارند. این آرایههای ایرانی-اسلامی که ریشه در هنر باستانی ایرانزمین دارند، با الهام از پیچوتاب ساقهها، برگها و فرمهای گیاهی و بهکارگیری خطوط منحنی، چرخان و دورانی، طرحهایی پیچیده، ظریف و هماهنگ در فرشهای ایرانی پدید میآورند.
چنین طرحهای اسلیمی سنتی، بازتابی از زیباییشناسی هنر ایرانی و جلوهای از پیوند میان طبیعت، معنا و روح عرفانی هنر ایرانی-اسلامی هستند که در نگارگری، تذهیب و دیگر هنرهای تزئینی ایران نیز تداوم یافتهاند.
دوران باستان، نقوش فرش بیشتر جنبههای مذهبی و فرهنگی داشتند و شامل نقوش گل، پرندگان، حیوانات و اشکال هندسی بودند. فرش پازیریک که قدمت آن به قرن پنجم پیش از میلاد میرسد، که توسط صنعتگران ایرانی در دوران هخامنشیان بافته شده است.
نقوش اسلیمی با استفاده از خطوط منحنی و گردشی، طرح های پیچیده و ظریفی را ایجاد می کنند که زیبایی خاصی به فرش می بخشند. اسلیمی ها اغلب با نقوش دیگر مانند ختایی، گل های شاه عباسی و … ترکیب می شوند تا طرح های پیچیده تر و زیباتری ایجاد کنند. اسلیمیها میتوانند در متن فرش، حاشیه، لچک و ترنج به کار روند و طرح های متنوعی را ایجاد کنند.
قالیها و قالیچههای بازمانده از سده نهم هجری قمری با طرحهای اسلیمی بر متن و حاشیه، نشان از گسترش کاربرد این طرح در هنر قالیبافی دارد. دوران صفویه، به عنوان اوج هنر فرشبافی ایران شناخته میشود. در این دوره، کارگاههای سلطنتی تأسیس شدند و طرحهای پیچیدهای مانند لچکترنج، گلهای شاهعباسی و شکارگاه در فرشها به کار گرفته شد.
نقوش اسلیمی در فرش بافی دوره صفویه
4.اسلیمی در کاشیکاری
کاشیکاری ایرانی یکی از جلوههای درخشان نگار هنر ایران و از اصیلترین هنرهای سنتی ایرانی-اسلامی است که پیشینهای کهن در معماری و تزئینات بناهای ایرانی دارد. این هنر از دوران باستان، در دورههای هخامنشی، اشکانی و ساسانی رواج داشته و در عصر اسلامی با تلفیق نقوش اسلیمی و آرایههای تزیینی ایرانی به اوج شکوفایی خود رسیده است.
در کاشیکاری سنتی ایران، طرحهای اسلیمی، ختایی و هندسی جایگاهی برجسته در میان آرایههای ایرانی-اسلامی و جلوههای گوناگون نگار هنر ایران دارند. این نقوش اسلیمی و نقشمایههای تزیینی ایرانی، بیانگر پیوند ژرف میان زیباییشناسی هنر ایرانی و معنویت هنر اسلامی هستند.
در میان انواع کاشیهای ایرانی، از جمله کاشی معرق، هفترنگ، معقلی و مقرنس، کاربرد نقوش و رنگآمیزی اسلیمی و تذهیبی جلوهای چشمنواز، هماهنگ و نمادین به فضاهای معماری ایرانی-اسلامی میبخشد. این هماهنگی میان فرم، رنگ و معنا در هنر کاشیکاری ایرانی، تجلی کامل روح هنر اسلیمی و نگار هنر ایران است.
نمونههای اولیه کاشیکاری در ایران به دوران پیش از اسلام و به خصوص در دوره هخامنشیان (تخت جمشید و شوش) و ساسانیان بازمیگردد. با ورود اسلام به ایران، هنر کاشیکاری به اوج شکوفایی خود رسید و در تزئین مساجد، مدارس، کاخها و دیگر بناهای مذهبی و غیرمذهبی به کار رفت.
اسلیمی در کاشیکاری به طرحها و نقوش گیاهی و هندسی پیچیدهای گفته میشود که در هنر اسلامی و به ویژه در کاشیکاری ایرانی کاربرد فراوانی دارند. این طرحها با الهام از پیچیدگی و تکرار موجود در طبیعت، جلوهای زیبا و چشمنواز به بناها میبخشند. این نقوش اغلب به صورت تکرارشونده و متقارن در کنار هم قرار میگیرند و یادآور پیچیدگی و زیبایی طبیعت هستند.
اسلیمیها به عنوان یکی از اصلیترین عناصر تزئینی در کاشیکاری مساجد، بناهای تاریخی و حتی فضاهای مدرن به کار میروند. طرحهای اسلیمی بسیار متنوع هستند و میتوانند شامل انواع گلها، برگها، شاخهها و پیچیدگیهای هندسی باشند.
استفاده از نقوش اسلیمی در کاشیکاری باعث ایجاد فضایی روحانی، زیبا و پر نقش و نگار میشود و به بنا جلوهای خاص و منحصر به فرد میبخشد. مساجد تاریخی با کاشیهای اسلیمی، کافهها و رستورانهای سنتی با طرحهای اسلیمی، و حتی فضاهای مسکونی با استفاده از کاشیهای اسلیمی، نمونههایی از کاربرد این هنر زیبا هستند.
در دوران سلجوقیان، شاهد خلق آثار بینظیری از کاشیکاری هستیم، در دوره صفویه، کاشیکاری هفترنگ در اصفهان به تکامل رسید و در دوره قاجار، شاهد استفاده از کاشیهای لعابدار با نقوش متنوع در بناها هستیم.
نقوش اسلیمی در کاشیکاری های عصر صفویه
تاثیر اسلیمی بر نقاشان اروپایی
گستره کاربرد نقش اسلیمی در تاریخ تمدن اسلامی و نیز زیبایی و دلنشینی این نقش سبب شده است که وجهه جهانی پیدا کند. به عبارتی اسلیمی در هنر اسلامی به حدی گسترش یافت که در تزئینات بناها و کتب خطی در اروپا نیز نفوذ کرد.
وقتی که اروپاییان با نقش اسلیمی آشنا شدند چنان شیفته آن گردیدند که پرداختن نقاشان اروپایی به آن، سبکی در میان آنان ایجاد کرد و چون آنها هنر اسلامی را به نام هنر عربی میشناختند، آن سبک را که بر اثر پیروی از اسلیمی بهوجود آمده بود آرابسک یعنی عَرَبانه نامیدند.
نقوش اسلیمی، با پیچیدگی و ظرافت خود، تأثیر قابل توجهی بر نقاشان اروپایی در طول تاریخ داشتهاند. این تأثیر را میتوان در زمینههای مختلفی از جمله استفاده از نقوش انتزاعی، ترکیببندیهای پیچیده و استفاده از رنگهای خاص مشاهده کرد.
نقوش اسلیمی به عنوان نقوش انتزاعی و تزئینی، الهامبخش هنرمندان اروپایی برای خلق آثار انتزاعی خود شدند. هنرمندان با الهام از این نقوش، به جای تقلید صرف، از روح و جوهره آنها برای خلق آثار جدید استفاده کردند.
نقوش اسلیمی اغلب به صورت ترکیببندیهای پیچیده و متقارن طراحی میشوند. این ویژگی در آثار نقاشان اروپایی نیز دیده میشود که از این الگوها برای ایجاد تعادل و هارمونی در آثار خود استفاده کردند. این نقوش الهامبخش هنرمندان اروپایی در تزئین بناها و آثار هنری خود شدند.
تأثیر پذیری اروپائیان از نقوش اسلیمی از دوره رنسانس، با گسترش تبادلات فرهنگی و هنری بین اروپا و شرق، آغاز شد و این نقوش را در برخی از آثار هنری بجا مانده از دوران گوتیک نیز مشاهده میکنیم.
ضمناً نقوش اسلیمی همچنان الهامبخش هنرمندان معاصر اروپایی هست و در آثار هنری مختلفی از جمله نقاشی، طراحی و مجسمهسازی استفاده میشود. بنابراین، نقوش اسلیمی با تأثیرات خود بر نقاشان اروپایی، زمینهساز نوآوریها و تحولات مهمی در هنر اروپا شدهاند. این تأثیرات را میتوان در استفاده از نقوش انتزاعی، ترکیببندیهای پیچیده و رنگهای خاص مشاهده کرد.
انواع اسلیمی
طرحهای اسلیمی انواع گوناگون دارد: «اسلیمی ساده»، «اسلیمی توپُر»، «اسلیمی توخالی»، «دهن اژدری»، «خرطوم فیلی»، «ماری»، «اسلیمی پیچک» و انواع دیگر.
1.اسلیمی ساده
نقوش اسلیمی ساده به نوعی از طرحهای اسلیمی گفته میشود که بدون تزئینات اضافی و در سادهترین شکل خود ارائه میشوند. این نقوش معمولاً شامل خطوط منحنی و پیچیدهای هستند که از ترکیب آنها با یکدیگر، طرحهای گیاهی و انتزاعی ایجاد میشود. اسلیمی ساده به عنوان پایه و اساس سایر طرحهای اسلیمی پیچیدهتر نیز به شمار میرود.
2.اسلیمی توپُر
طرح اسلیمی توپر نوعی طرح اسلیمی است که در آن خطوط پیچکهای گیاهی و منحنیها به صورت توپر و ضخیم ترسیم میشوند. اسلیمی توپر، با تأکید بر پر بودن و ضخامت خطوط، این زیبایی را به شکل متفاوتی به نمایش میگذارد.
3.اسلیمی توخالی
طرح اسلیمی توخالی نوعی از نقوش اسلیمی است که با سادگی و پرهیز از جزئیات زیاد، در تزیینات به کار میرود. این طرح به دلیل سرعت بیشتر در اجرا نسبت به انواع دیگر اسلیمی، مورد استقبال هنرمندان قرار گرفته است. در این طرح، خطوط و منحنیهای اصلی اسلیمی حفظ میشوند، اما از تزیینات اضافی و جزئیات پیچیده کاسته میشود.
4.اسلیمی دهن اژدری
طرح اسلیمی دهن اژدری، نوعی از طرح اسلیمی است که در آن، انتهای یکی از شاخههای اسلیمی، به شکل سر و دهان اژدها طراحی میشود و اغلب دو شاخه اسلیمی کوچکتر به صورت قرینه از دهان اژدها بیرون میآیند. این طرح در هنرهای اسلامی به ویژه در تذهیب و قالیبافی کاربرد فراوانی دارد.
5. اسلیمی خرطوم فیلی
طرح اسلیمی خرطومی، نوعی از طرحهای اسلیمی است که در آن انتهای نقش اسلیمی به شکل خرطوم فیل طراحی میشود. این طرح، با پیچ و تابهای خاصی که به شکل خرطوم فیل در آمدهاند، این نوع طرح، علاوه بر پیچشهای خاص خود، میتواند عناصر دیگری مانند سرچنگ، گره، و انشعابات مختلف نیز داشته باشد. این عناصر، به طرح زیبایی و پیچیدگی بیشتری میبخشند.
6.اسلیمی ماری
طرح اسلیمی ماری با الهام از حرکات و پیچ و تابهای مار طراحی میشود. این طرحها با فرمهای گردان و حلزونی، شباهت زیادی به بدن مار در حال خزیدن دارند. این طرحها معمولاً آزادانهتر از سایر انواع اسلیمی اجرا میشوند و بند و سربند در آنها کمتر به کار میرود. این نوع اسلیمی در تزئینات هنری به ویژه در تذهیب و هنرهای سنتی کاربرد زیادی دارد.
7. اسلیمی پیچک
طرح اسلیمی پیچک، که بهصورت گسترده در هنر ایرانی-اسلامی استفاده میشود، هنرمندان با الهام از خطوط منحنی و پیچیده ساقهها و برگهای گیاهان آن را طراحی کردهاند. این طرح با تکرار و در هم تنیدگی الگوهای گیاهی، زیبایی و ظرافت خاصی را به وجود میآورد و در تزئینات مختلفی از جمله معماری، فرش، کتابآرایی و دیگر هنرهای تجسمی کاربرد دارد.
این نوع طرح با بهرهگیری از خطوط منحنی و در هم تنیده، ساختاری پویا و سیال را طراحی میکند. اسلیمی پیچک نقوش گیاهی مانند برگها، ساقهها و گلها را الهام گرفته و آنها را به شکلی انتزاعی و تزیینی استفاده میکند. اسلیمی پیچک معمولاً دارای تقارن و تعادل است که به آن زیبایی و هماهنگی میبخشد.
یکی از ویژگیهای بارز اسلیمی پیچک، عدم وجود ابتدا و انتهای مشخص در طرح است که این امر به آن حس بی نهایت و جاودانگی میبخشد.
هنر تذهیب ایرانی یکی از برجستهترین نمودهای هنر اسلامی و ایرانی است که استادان چیرهدست طی قرون با دقت و ظرافت آن را به نسلهای بعدی منتقل کردهاند. مهارت این هنرمندان نه تنها در تزئین حاشیههای قرآنها و نسخههای خطی، بلکه در آثار ادبی و نگارگریها نیز جایگاه ویژهای پیدا کرده است. بررسی و معرفی این استادان برجسته و شاهکارهای آنان به ترویج ارزشهای هنری و فراهمآوردن دیدگاهی عمیقتر درباره تاریخ هنر ایران و موقعیت تذهیب در فرهنگ و هنر اسلامی کمک شایانی میکند.
مقدمه
هنر تذهیب ایرانی همواره یکی از جلوههای برجستهی هنر اسلامی و فرهنگ ایرانی بوده است؛ هنری که با ظرافت، دقت و خلاقیت، روح و زیبایی را در نسخههای خطی، قرآنها، دیوانها و آثار ادبی منعکس میکند. استادان بزرگ مُذهَّب این هنر فاخر را شکل و به تکامل رساندهاند. استادانی که با عناوینی همچون مذهبان قدیمی، مُذَهَّبان برجسته، استادان صاحبنام تذهیب و معروفترین استادان مُذهَّب ایرانی در تاریخ هنر ایران شناخته شدهاند.
این هنرمندان با بهرهگیری از زر ناب، رنگهای طبیعی و نقشهای اسلیمی، ختایی و ترنجی، حاشیهها و صفحات آثار خطی را به شاهکارهای درخشان تبدیل کردند. هنر آنان نه تنها به عنوان تزیین بصری، بلکه به عنوان نشانهای از ذوق، خلاقیت و مهارت حرفهای آنها شناخته میشود. آشنایی با استادان مُذهَّب نامدار و بررسی آثارشان، زیبایی و پیچیدگی هنر تذهیب را نشان میدهد و تاریخچهی غنی هنر ایران و روند تحول آن از دوران باستان تا قاجار را به تصویر میکشد.
به همین دلیل، شناخت و معرفی استادان بزرگ مُذهَّب ایرانی و بررسی آثار برجستهی آنان اهمیت ویژهای دارد. این کار کمک میکند تا علاقهمندان هنر و پژوهشگران تاریخ هنر زیبایی تذهیب را همراه با فلسفه و ارزشهای فرهنگی نهفته در آن بهتر بشناسند.
تعریف کلمه مُذهَّب
افرادی که در حوزه تذهیب فعالیت داشتند را مُذَهَّب مینامیدند. لغتنامه دهخدا اصطلاح مُذَهَّبکاری را به معنای «عمل تذهیب» تعریف کرده است. لذا هنرمندان این هنر ظریف از گذشته تا کنون مُذَهَّب یا تذهیبکار نامیده شدهاند.
تعریف مُذَهَّب و مُذَهَّبان
مُذَهَّب به معنای «آمیخته با طلا» یا «تزئینشده با طلا» گفته میشود. در عرصه هنر، این واژه به فردی اشاره دارد که با بهرهگیری از طلا، رنگها و نقشهای ظریف، حاشیهها و صفحات آثار خطی، نگارگریها، قرآنها و نسخههای ارزشمند را میآراید و تزئین میکند. شکل جمع آن مُذَهَّبان است، یعنی افرادی که در زمینه هنر تذهیب فعالیت دارند.
وظایف و هنر مُذَهَّبان
مذهبکاران معمولاً با همکاری خوشنویسان و نگارگران کار میکردند. وظیفهی آنها شامل:
طراحی و اجرای حاشیههای طلایی و رنگی پیرامون متن؛
استفاده از نقوش اسلیمی، ختایی، و ترنجی برای تزیین صفحات؛
آمادهسازی و کاربرد زرّ ناب (طلای آبداده) برای بخشهای درخشان و روحبخش آثار.
پیشینه تاریخی
در ایران، هنر تذهیب با ریشههایی از دوران ساسانیان آغاز شد، اما در دوره اسلامی، بهویژه بین قرون هفتم تا دهم هجری، به اوج شکوفایی خود رسید. در زمان تیموریان و صفویان، هنرمندان برجستهای همچون سلطانعلی مشهدی و غیاثالدین نقاش در این عرصه فعالیت میکردند. آثار تذهیب معمولاً به عنوان بخشی مکمل برای هنر خوشنویسی و نگارگری به کار میرفت، به ویژه در خلق قرآنهای مزین و نسخههای نفیس ادبی نظیر شاهنامهها و دیوانها.
ابزار و مواد مورد استفاده در تذهیب
طلای آبداده (زر) یا پودر طلا
قلمموهای بسیار ظریف
رنگهای معدنی و گیاهی
کاغذ آهارمهرهشده
و وسایل طراحی مانند پرگار، خطکش و گونیا
معروفترین استادان مُذَهَّب ایرانی
مُذَهَّبان (تذهیبکاران) برجسته و ظریفکار ایران در طول تاریخ، هنری خلق کردهاند که در نسخههای خطی، قرآنهای نفیس، و آثار نگارگری ماندگار شده است. در ادامه، چند تن از مشهورترین مُذَهَّبان ایرانی را معرفی میکنم:
۱. جلالالدین اسماعیل مذهب (قرن ۸ هجری)
از نخستین مُذَهَّبان بزرگ دورهی تیموری است. آثار او در کتابخانههای بخارا و هرات دیده میشود. او در تذهیب قرآنهای نفیس برای دربار تیموری نقش داشت و سبک خاصی در استفاده از رنگ آبی لاجوردی و زرّ آبداده ایجاد کرد.
از هنرمندان نامدار دربار تیموریان بود. علاوه بر نقاشی و طراحی، در تذهیب و آرایش نسخههای خطی نیز مهارت فراوان داشت. او استادِ بسیاری از هنرمندان هرات به شمار میرود.
هرچند بیشتر به عنوان خوشنویس نستعلیق معروف است، اما در تذهیب و طراحی حواشی نسخههای خود نیز مهارت بالایی داشت و شاگردانش این هنر را ادامه دادند. بسیاری از قرآنها و دیوانهای نفیس به دست او یا زیر نظر او تذهیب شدهاند.
از مُذَهَّبان برجستهی دوران صفوی که در شهر هرات میزیست. آثار او به ظرافت فوقالعاده در طرحهای اسلیمی و ترنجی معروف است. برخی از نسخههای تذهیبشدهی او اکنون در موزهی توپقاپی استانبول نگهداری میشود.
از هنرمندان نامدار عصر شاه سلیمان صفوی. او علاوه بر نگارگری، در تذهیب قرآن و دیوان حافظ مهارت داشت و از پیشگامان ترکیب تذهیب ایرانی با عناصر اروپایی به شمار میرود.
در زمان افشاریه و زندیه میزیست. به عنوان یکی از آخرین مُذَهَّبان بزرگ سنتی شناخته میشود که سبک اصفهان را به اوج رساند. رنگهای زنده، نقوش ختایی و هماهنگی طلایی از ویژگیهای آثار اوست.
نتیجه
تذهیب ایرانی از سادگی هندسی آغاز شد و به اوج پیچیدگی و ظرافت در دورهی تیموری و صفوی رسید. در نتیجه میتوان گفت که هنر تذهیب ایرانی، جلوهای درخشان از ذوق، خلاقیت و روح ایرانی-اسلامی است که با تلاش استادان بزرگ مُذهَّب به کمال رسیده است. این هنرمندان با بهرهگیری از طلا، رنگ و طرحهای اسلیمی و ختایی، آثار ماندگاری پدید آوردند که هم جنبهی تزئینی دارد و هم بار فرهنگی و معنوی.
مُذَهَّبان ایرانی نهتنها تزیینکنندهی کتابها، بلکه نگهبانان روح لطیف هنر ایرانی بودند. بررسی زندگی و آثار این استادان، نه تنها ما را با سیر تحول هنر تذهیب آشنا میسازد، بلکه اهمیت نقش آنان در اعتلای هنر ایرانی را آشکار میکند. حفظ و بازشناسی میراث هنری آنان میتواند الهامبخش نسلهای امروز و فردا باشد تا این هنر اصیل همچنان زنده و پویا بماند.
در این پادکست گویندگان و پژوهشگران هنر تذهیب، اسامی مُذهَّبان قدیم و برجستهی ایران زمین را معرفی و بررسی میکنند. این هنرمندان با ذوق و خلاقیت خود میدرخشیدند.
آنها صفحات قرآنهای خطی، کتابهای ادبی و آثار مذهبی را با نقشونگارهای طلایی آراستند. طرحهای اسلیمی در آثارشان جلوهای خاص داشت. نام این مُذهَّبان در تاریخ تذهیب ایرانی و اسلامی جاودانه مانده است.
این برنامه صوتی بر پایهی کتاب ارزشمند «شیوه تذهیب» نوشتهی استاد اردشیر مجرد تاکستانی تهیه شده است.
هدف پادکست، آشنایی شنوندگان با ریشهها و سیر تحول هنر تذهیب است. در این مجموعه، روند رشد این هنر از قرون اولیه اسلامی تا عصر قاجار بررسی میشود.
تولید و تنظیم این پادکست برعهده محمدعلی نعیمی است. او با حفظ امانت علمی و استفاده از منابع معتبر کار را پیش برده است. هدف وی ارائه تصویری روشن از میراث کهن مُذهَّبان ایرانی است.
در این پادکست تخصصی تذهیب ایرانی، به معرفی کامل و دقیق اسامی مُذهَّبان قدیم از سدههای دوم تا سیزدهم هجری میپردازیم.
این مجموعه برگرفته از پژوهشهای ارزشمند درباره تاریخ هنر تذهیب و کتابآرایی ایران است. هدف آن، بازگویی مسیر تکامل این هنر اصیل از آغاز تا دوران قاجار است.
چهرههای ماندگار تذهیب در گذر قرون
در بخش نخست، با مذهّبان سدۀ دوم همچون یقطینی، ابراهیم صغیر، ابو موسیبن عمار، ابن سقطی و ابو عبدالله خزیمی آشنا میشویم؛ هنرمندانی که پایههای نخستین تذهیب اسلامی را بنا نهادند. سپس به مذهّبان سده چهارم مانند ابونصر نقاش و عبدالملک نقاش میرسیم که هنر خود را با ظرافتی شگفت در تزئین قرآن و نسخههای خطی به کار بردند.
در ادامه، نامهایی چون عبدالرحمان محمد دامغانی از سده پنجم، عبدالعزیز مذهب، زینالدین خطاط، جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی و فخرالدین حسینبن بدیع از سده ششم، و نیز مذهّبان بزرگ سدههای هشتم تا دهم مانند سلطان احمدبن اویس جلایر، میرکالمذهب، عبدالوهاب شیرازی، علیرضا عباسی و حافظ ملا مسیحالله مذهّب معرفی میشوند.
در پایان، پادکست به معرفی مذهّبان سدههای یازدهم تا سیزدهم از جمله صالح مذهّب، شرفالدین علی مذهّب، میرزا اسدالله مذهّب شیرازی، عبدالوهاب مذهباشی شیرازی و غیاثالدین محمود مذهّب مشهدی میپردازد.
این پادکست اسامی مُذهَّبان قدیم فرصتی است برای علاقهمندان هنر اسلامی تا با میراث درخشان تذهیب ایرانی و چهرههای ماندگار آن آشنا شوند.
کتاب حاضر از کتابهای انتشارات سروش است که در سال 1372 به چاپ رسیده است. این کتاب در قطع رحلی، جلد شومیز با کاغذ تحریر و با 199 صفحه به صورت مصور سیاه و سفید به چاپ چهاردهم در500 نسخه رسیده است. چاپ اول تا سیزدهم نیز 29000 نسخه را شامل میشود.
سپاس و حمد بیشمار دادار یگانه را که این محال و فرصت مغتنم بهدست آمد تا حقیر به یاری یزدان و تا حد توان با بضاعت اندک خویش کتاب حاضر را تدوین کنم باشد که پویندگان راه و جویندگان هنر تذهیب این رشته از هنرهای بیمرگ، فیاض و ورجاوند این سرزمین را که دور از پلشتی و زنگار گرفتگی مانده است سودمند افتد. جای بسی خشنودی است که این رشته از هنر از سوی سوداگران و دلالان بازار هنر کمتر مورد التفات قرار گرفته است تا آن را چرکین کنند و سپس با بزکی ناخوشایند عرصه دارند و باید سپاسگزار صادق بزرگواران گمنامی باشیم که بهنوشته غيات اللغات: «تذهیب و تزویق آن را به جایی رسانیدند که صنعت صنایع اضافه به اضافت تصنع و تنوق نقاشان آن روزگار در مقابلۀ آن ناچیز شد.»
با حسرت نگریستن به هنری والا، گرانقدر و اصیل که هر روز پیش از پیش به زوال رود آن چیزی بود که این جانب را به نگارش و تدوین این کتاب رهنمون شد.در تاریخ هنر هر سر زمینی تجسم کامل رنجها، نامرادیها شکستها، پیروزیها بهروزیها، حرمانها و درآخر، شور و شعور مردم آن سرزمین نهفته است و تاریخ هنر ما، بهویژه هنر بعد از اسلام نیز از این قاعده مستثنا نتواند بود. اما شگفت اینکه کتابهایی که در زمینه هنر با نقد و پژوهشهای هنری تدوین شدهاند. اکثراً با استفاده از منابعی غیرمعتبر، مبهم و بدون مأخذ، با پیرایههای گوناگون، تألیف شدهاند و شگفتتر اینکه اینگونه کتابها را غالباً شرق شناسان تدوین و گرد آوری کردهاند؛ آنانی که احتمالا پیش از شناخت ماهیت و کیفیت هنر، این عالیترین شکل بیان احساس، چون خود با این احساسات و سنن و عواطف آشنایی چندانی نداشتهاند پُر بیراهه رفتهاند و در لجههای دیدگاههای شخصی خود، به علت بیگانگی با منبع فیاض هنری، سردرگم شدهاند.
هنر ارزنده و اصیل تذهیب با تارهای لطیف روح سروکار دارد. تمام پویش هنرمند در این زمینه درخشانتر کردن رنگ و هماهنگی با شکل در بوتۀ خیال است. بهراستی که هنرمند با اعجاز، در نقشهای بینام رنگ میپاشد تا از واقعیت دور نرود و در عین حال، نزدیکترین صور هنری را خلق کند و جان بخشد. بهعبارت دیگر، چنین هنری سنگ کیمیا و خلاق آن کیمیاگری است که جمیل ترین جلوۀ رنگها را با خطوطی آهنگین جلا میدهد. در حقیقت، هنرمند با جستجو در نقشهای بینام در عمق رنگ میکاود و در اینجا، بیننده از هر سو که مینگرد در هر ترکیبی از نقش و رنگ انتظار و توقع معجزه دارد. او این معجزه را در آهنگ رنگهای شفاف، در تجسم شعرگونه ترکیب و تداخل رنگ و شکل میجوید و عمیقاً در مییابد و سپس، در مقابل سحر این دو عنصر مجذوب میشود. زیبایی یک تذهیب عالی با قلمموی هنرمند جان میگیرد.، حرکت و نمود پیدا میکند، گسترش مییابد و تا عمق ضمیر بیننده رسوخ میکند.
بههر حال این جانب برای کاهش کمبود موجود در زمینۀ منابع مربوط به هنر تذهیب وظیفۀ خود آن دیدم که با پرهیز از هرگونه نظر شخصی کتاب حاضر را فراهم آورم؛ تحفۀ احباب، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
در این کتاب که شامل شش بخش است، در مورد تاریخ و سیر تکامل نقشهای تزیینی، شیوۀ انجام تذهیب، واژگان و تعابیر تذهیب و مُذهّبان سخن رفته است که هر بخش آن با نمونههایی همراه است تا پژوهنده با هر بضاعتی که دارد مطالب آن را در خور دانش خویش درک کند.
در اینجا لازم میدانم از تمام کسانی که در رابطه با این کتاب زحمت کشیدهاند و بنده را یاری کردهاند سپاسگزاری کنم. امید که قبول افتد. با سپاس از آقای رضا بیدآبادی که قلمگیریهای تصویرهای کتاب را به عهده داشتهاند و در این رابطه زحمت فراوان کشیدهاند. آقایان علی محبوبی، باقر خبازی حسینی و مجید دلدوزی که با اضافه کردن مقالههای خود به کتاب حاضر به این جانب یاری رساندهاند.
آقای شاهرخ سخایی که قبول زحمت کردهاند و اسلایدهای مربوط به شکلها را مرحمت فرمودهاند و از کوششها و مراحم آقایان سید محمد ایران منش و سعید طباطبایی، استاد حجت کشفی و آقای مهدی فیروزان و دیگر دست اندرکاران کمال تشکر را دارم. در خاتمه لازم به تذکر است که زحمات فراوان و کوششهای بیدریغ ویراستار محترم، سرکار خانم مجابی، باعث کمتر شدن نقایص این کتاب شده است و از ایشان به خاطر همکاری صمیمانه و صبر فراوانشان کمال سیاسی را دارم .
فهرست مطالب
فصل اول: نگرشی بر طرحهای گوناگون تذهیب در دورههای مختلف تاریخ
نقشها و طرحهای گوناگون در دورههای قبل از تاریخ، هخامنشی، اشکانی و ساسانی(در 5 صفحه همراه با 42 شکل)
مقایسه نقش ها و طرح ها از دوره هخامنشی تا عصر حاضر
ابزارهای تذهیب (قلم مو، طلا و نقره، مهره، کاغذ، رنگ، پرگار، ترلینگ، خط کش)
چگونگی انجام یک اثر تذهیب
فصل سوم: بررسی تفصیلی نقشهای تذهیب
قوس حلزونی(در 4 صفحه همراه با 7 شکل)
تعریف قوس حلزونی
روش رسم هندسی قوس حلزونی
قوس حلزونی دو نقطهای
قوس حلزونی سه نقطهای
قوس حلزونی چهار و … نقطهای
اسلیمی( در 16 صفحه همراه با 54 شکل)
تعریف اسلیمی و گونههای آن
کالبد شکافی شاخه اسلیمی
روش رسم سه اسلیمی، دو اسلیمی و دو اسلیمی با ترنج
چنگ( در 8 صفحه 38 شکل)
روش رسم هندسی بته جقه(یک صفحه)
اسلیمی ماری(در 3 صفحه با 17 شکل)
ختایی(در 2 صفحه با 6 شکل)
تعریف ختایی و گونههای آن
روش نظری رسم برگ ختایی
گونههای مختلف ختایی
گل شاه عباسی(در 12 صفحه با 103 شکل)
فصل چهارم: بررسی تفصیلی واژگان تذهیب
لچکی (در 17 صفحه همراه با 56 شکل)
تعریف لچکی
روش رسم لچکی
گونههای لچکی
لچک ترنج
ترنج(در 10 صفحه همراه با 43 شکل)
نیم ترنج
سرترنج
سرلوح(در 23 صفحه همراه با 27 شکل)
کتیبه (در یک صفحه همراه با 13 شکل)
ترصیع (در سه صفحه همراه با 3 تصویر)
واگیره (در 24 صفحه همراه با 67 شکل)
شمسه بزرگ یا ترنج(در 27 صفحه همراه با 18 شکل)
شرفه(یک صفحه همراه با 10 شکل)
شمسه کوچک(2 صفحه همراه با 18 شکل)
ابرک(در یک صفحه همراه با 3 شکل)
تاج(در 4 صفحه همراه با 4 شکل)
نیم تاج
فصل پنجم: تحول تذهیب (در 4 صفحه همراه با 5 شکل)
فصل ششم: مذهبان نامدار (در 4 صفحه )
مذهبان قدیم
طراحان و مذهبان معاصر
معرفی اجمالی از نویسنده کتاب
اردشیر مجرد تاکستانی(متولد ۲۳ دی ۱۳۲۸ شهر رشت در استان گیلان) او اصالتا اهل تهران و یکی از نقاشان مکتب مینیاتور است. وی نگارگر و محقق نگارگری و تذهیب و تشعیر فارغالتحصیل هنرستان هنرهای تجسمی است. وی نمایشگاههای انفرادی در زمینه نگارگری برگزار کرده و در بیش از بیست نمایشگاه گروهی در چندین نمایشگاه خارجی نیز حضور داشته است.
در ۲۶ آذر ماه سال ۱۳۹۹ استاد اردشیر مجرد تاکستانی به همراه استاد محمود فرشچیان و سه نفر دیگر از استادان نگارگری ایران به عنوان گنجینههای زنده بشری، در فهرست میراث ناملموس یونسکو ثبت شدند.
وی مدرس مینیاتور در هنرستانهای گرافیک دانشگاه تهران و از داوران نخستین دوسالانه نگارگری ایران است. از وی مقالاتی در زمینه ابروباد در دایره المعارف بزرگ اسلامی و تاریخچه تذهیب در دایره المعارف بزرگ شیعه به چاپ رسیده است. تاکستانی سرپرست کارگاه مرمت و صحافی سنتی نسخههای خطی و نفیس حرم فاطمه معصومه(س) است.
فروشِ اثرِ هنریتان کارهایِ بسیاری است که میتوانید انجام دهید، اما بهگمانم در دنیای ارتباطات، رمزِ موفقیت در هر کسبوکاری داشتنِ استراتژی بازاریابی هنری و ایجاد ارتباط مؤثر است. مهمترین کار این است که اثرِ هنریتان را در معرضِ دیدِ عُموم قرار دهید. گالریِ شخصی یا صفحهی شخصی در شبکههای اجتماعی؟ فرقی نمیکند، بههرحال شما باید آثارتان را در معرضِ دیدِ همگان قرار دهید و ابراز وجود کنید تا دیگران از بودن و هنرِ شما آگاهی یابند. در ادامه، راههای مختلفی را برای فروشِ اثرِ هنری با هم بررسی میکنیم.
راههای فروش یک اثر هنری
فروش آثار هنری می تواند روش های متفاوت، سخت و آسانی داشته باشد. آیا شما فعالیت و اکتیو بودن لازم در این حوزه را دارید؟ اگر جواب شما مثبت است پس قطعا برای فروش آثار هنری خود و یا دیگران راه های زیادی پیش روی شما هست که در ادامه با هم آنها را بررسی می کنیم.
نمایش اثر در گالریها و نمایشگاههای هنری.
فروش آنلاین از طریق وب سایتها
همکاری با نمایشگاهها یا فروشگاههای محلی برای نمایش و فروش اثر
فروش از طریق حضور در رویدادها یا بازارهای هنری محلی
ایجاد توافقنامه با مشتریان خصوصی یا موسسات عمومی برای خرید اثر
همکاری با معماران و فعالان در زمینه طراحی داخلی ساختمان ها
هر روشی نیازمند استراتژی و برنامهریزی مخصوص به خود است و بسته به نوع اثر، بازار مورد نظر و جامعه مورد نظر، شاید انتخاب خوبی باشد.
1.شرکت در مزایدههای هنری:
شرکت در مزایدههای هنری میتواند به شما کمک کند تا ارتباط برقرار کرده و اثر خود را به مجموعههای خصوصی یا عمومی فروش دهید.
2.تولید آثار هنری سفارشی برای مشتری:
پذیرش سفارشهایی برای ساخت اثر هنری به سفارش مشتریان میتواند یک راه بسیار موثر برای کسب در این زمینه باشد.
3.همکاری با طراحان داخلی یا معماران برای تولید آثار هنری:
همکاری با حرفهایهای دیگر صنایع ممکن است بازار و مشتریان جدیدی برای شما فراهم کند.
4.بازاریابی شبکهای برای هنرتان:
استفاده از رسانههای اجتماعی و وبلاگها برای ارتباط با جامعههای هنری میتواند به شما کمک کند تا اثرهای خود را معرفی کرده و فروش بیشتری داشته باشید.
5.اشتراکگذاری آثارتان در جوامع هنری:
اشتراک گذاری ایدهها و اثرهای خود با جوامع هنری مختلف میتواند شناخت شما را افزایش داده و به فروش اثر شما کمک کند.
6.همکاری با موسسات خیریه برای دیده شدن آثارتان:
ارائه اثر هنری به منظور حمایت از یک موسسه خیریه ممکن است نه تنها به شما کمک کند تا اثرتان را فروش دهید بلکه به یک هدف خیریه هم کمک کند.
7.استفاده از روش فروش صنایع دستی:
اگر اثر هنری شما از نوعی صنایع دستی باشد، میتوانید آن را به فروشگاهها یا بازارهایی که محصولات دستی را عرضه میکنند بفروشید.
8.استفاده از نرمافزارهای تحلیل بازاریابی آثار هنری:
استفاده از ابزارهای تحلیل بازاریابی مدرن میتواند به شما کمک کند تا مشتریان مورد نظر خود را تشخیص دهید و به آنها برسید.
همچنین بسیاری از هنرمندان از ترکیب چندین روش برای فروش اثر هنری خود استفاده میکنند تا بازار و مخاطبان متنوعی را به خود جذب کنند.
فروش آثار هنری از طریق اینستاگرام
همچنین بسیاری از هنرمندان از ترکیب چندین روش برای فروش اثر هنری خود استفاده میکنند تا بازار و مخاطبان متنوعی را به خود جذب کنند. امروزه تابلو پذیرایی مدرن هم از طریق سایت ها بسیار انجام می شود.
بهترین راه فروش اثر هنری
بهترین راهی که ما به شما توصیه میکنیم فروش نقاشی یا آثار هنری از طریق سایت می باشد و معمولا به این صورت است که شما با صاحبین سایت های هنری ارتباط برقرار می کنید و عکس و فیلم از محصول هنری خود برای آنها ارسال میکنید و پس از تایید آن را در سایت خود برای فروش قرار می دهند و پس از فروش محصول از روش های مختلف ارسال محصول را انجام می دهند.
فروش آثار هنری از طریق سایت و مزایای آن:
داشتن سایت هنری برای فروش آثار هنری شما بهترین سرمایه گزاری می باشد. داشتن وب سایت و صرف وقت و هزینه روی آن در نهایت برای شما نتیجه بخش خواهد بود و این همیشگی خواهد بود. همچنین شما از طریق سایت می توانید در تمام دنیا آثار خودتان را به نمایش بگذارید و از خوبی های داشتن سایت این است که می توانید دوره های آموزشی برای فروش بگذارید و یا ویدئو و مقاله های آموزشی برای مخاطبان خود قرار دهید و از این طریق شناخته شوید.
همچنین شما می توانید درخواست همکاری به سایت های هنری بدهید و از طریق سایت های دیگر آثار هنری خود را به فروش بگذارید.
فروش آثار هنری از طریق اینستاگرام و مزایای آن:
از دیگر راه هایی که امروزه برای فروش آثار هنری باب شده است فروش آثار هنری از طریق اینستاگرام است که بسیار همه گیر شده است و هنرمندان زیادی توانستند در این شبکه اجتماعی شناخته شوند و آثار هنری یا دوره های آموزشی خود را به فروش بگذارند.
معایب فروش آثار هنری از طریق اینستاگرام:
از معایب بزرگی که این شبکه اجتماعی دارد می توان به این اشاره کرد که این فضا همیشگی و دائمی نیست. یک وب سایت همیشه ماندگار است و به نام شماست ولی پیج اینستاگرام یک فضای موقتی است.نه تنها اینستاگرام بلکه تمام شبکه های اجتماعی ممکن است روزی بسته شوند، از این رو سرمایه گذاری روی آن کار پر ریسکی است. در آخر به این نکته اشاره کنم که هم اکنون بسیاری از شبکه های اجتماعی در کشور ما غیر مجاز هستند و دسترسی به آنها برای مردم آزاد و آسان نیست.
مدل فروش جدید
اعتمادسازی
تعیین دقیق نیاز ها
معرفی محصول بر اساس نیاز
پیشنهاد خرید
برای ورود به بازار این مراحل باید طی شود
1.شناخت مخاطب
2.شناخت رقبا
3.تحلیل رقبا
4.شناخت بازار
5.ورود به بازار
آنالیز رقیبان اینستاگرامی
1.جستجوی اصلی: جستجو در اینستاگرام
2.جستجوی حرفه ای: هشتگ، پست، آنالیز دقیق
Ingramer.com
Tagstagram.com
Squarelovin.com
یک سری تحلیل ها را ابزار ها نمی توانند انجم دهند، مثل نیاز سنجی مخاطب. مثل ارتباط هنرمند با مخاطب. لحن صحبت